گفت و گوی «شهروند» با صمیمیترین دوست امدادگری که در حادثه سقوط بهمن اشترانکوه مفقود شد
چهار روز از آخرین صعود گذشت؛ صعودی بیبازگشت از قله برفی و یخی «جنون». آنها ١٤نفر بودند که از مشهد به قصد فتح این قله راهی لرستان شدند. ٣٨١٣متر ارتفاعی بود که آنها در آنجا عکس یادگاری گرفتند. علی هم آنجا بود، عکس گرفت، اما نمیدانست که این آخرین تصویری است که از او در کوه ثبت میشود. هوای خراب آنها را از هم جدا کرد. علی با ٧نفر دیگر در مسیر برگشت در یکی از شیارهای یخی گرفتار بهمن شدند. زیر خروارها برف و یخ در دل کوه «جنون». علی حسینی یکی از ٩ قربانی این حادثه است. یکی از نیروهای امدادی هلالاحمر مشهد که سالها در کوه و برف و سرما به مردم حادثهدیده کمک کرده بود، اما حالا بهمن جنون او را با خودش برد. حادثهای شوکآور که هنوز هم دوستان و همکاران او باور ندارند. علی تنها کسی است که پیکرش تا آخرین لحظه عملیات دیروز هلالاحمر یافت نشد. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی «شهروند» با صمیمیترین دوست و همکار سیدعلی حسینی در هلالاحمر مشهد است.
چند وقت بود که علی را میشناختی؟
من علی را نخستینبار در باشگاه ورزشی مهر دیدم. بیش از ١٠سال پیش بود، ما بچهمحل بودیم، شهرک قاسمآباد مشهد. هر روز بعدازظهرها با هم به باشگاه میرفتیم. علی آنجا کشتی میگرفت، من هم جودو کار میکردم. بعد از مدتی با هم صمیمیتر شدیم، دورهمیهای نوجوانی، گردش و تفریح، کمکم همه چیزمان با هم شد.
چه شد که تصمیم گرفت وارد هلالاحمر شود؟
راستش من به علی پیشنهاد دادم تا وارد هلالاحمر شویم. باشگاهی که ما میرفتیم، برای هلالاحمر بود. آقای زرگر مسئول آنجا بچهها را تشویق میکرد تا وارد هلالاحمر شوند. عکسها و لباسهای نیروهای هلالاحمر را میدیدیم، از عملیاتها و اقدامات آنها برای ما تعریف میکرد، در آن سن هیجان و انرژی بالاست. وقتی تلاش نیروهای هلالاحمر را میدیدیم، علاقهمان به این کار زیاد شد. درنهایت هم چند هفته مانده بود به نوروز ٨٦ که وارد هلالاحمر شدیم.
آن زمان علی چند سال داشت؟
من و علی همسن بودیم. هردو متولد ٧٠. حدود ١٦ سالمان بود که به عضویت سازمان جوانان هلالاحمر درآمدیم. نخستین عملیاتمان هم حضور در طرح نوروزی سال ٨٦ در مشهد بود. من و علی بهعنوان نیروی داوطلب در این طرح شرکت کردیم.
بعدش چه شد؟
علی مدام درحال تمرین و حفظ آمادگی جسمانی خودش بود. البته چندسال طول کشید تا وارد سازمان امدادونجات شود. او در سازمان جوانان که بود، همزمان تمرینات ورزش را انجام میداد تا اینکه نوبت به کنکور رسید.
علی دانشگاه قبول شد؟
هر دو دانشگاه قبول شدیم. علی مهندسی کشاورزی و من هم مدیریت، اما در دانشگاه هم به فعالیتهایمان ادامه دادیم. او مدیریت کانون هلالاحمر جهاد دانشگاهی مشهد را بر عهده گرفت. علی دیگر خیلی فعال شده بود، در همه اردوها و برنامههای هلالاحمر حاضر بود. تقریبا همه بچههای هلالاحمر مشهد او میشناختند. بچه فعال و خوشرویی بود، ضمن اینکه بدن ورزیده و آمادهای هم داشت. کار به جایی رسیده بود که هرجا برنامه یا صحبتی از هلال بود، علی هم آنجا حاضر بود.
چه زمانی وارد سازمان امدادونجات شد؟
حدود سال ٩٠ بود که علی وارد امدادونجات شد. به دلیل علاقهاش به کوهنوردی، به امدادونجات کوهستان رفت. البته من برای مدتی به تهران آمدم، بعد از ازدواج هم به تربت جام رفتم. رابطهام با علی کم شد. البته به مناسبتهای خاص یا تولد همدیگر را میدیدیم و از حال هم باخبر میشدیم، اما مثل گذشته شب و روزمان از همه جدا شده بود.
انتخاب امدادونجات کوهستان دلیل خاصی داشت؟
همانطور که گفتم، علی کوه و طبيعت را خیلی دوست داشت. یادم نمیرود، نخستین کفش و لباس کوه را او برای من خرید. وقتی مشهد بودیم، هر جمعه با هم به کوه میرفتیم. همزمان عضو باشگاه آزادگان شد و کمکم با کوهنوردهای حرفهای مشهد ارتباط برقرار کرد و عاشق کوه شد.
پس در عملیاتهای نفسگیر نجات کوهستان هم شرکت میکرد؟
او کوهنورد قابلی بود. چند سال پیش بود که یک گروه آماتور کوهنوردی در ارتفاعات «شیرباد» دچار حادثه شده بودند، علی همراه با دو نفر دیگر همه افراد آن گروه را در کولاک و بارش سنگین برف نجات داد. علی حرفهای بود هنوز هم باورم نمیشود که برف او را زمینگیر کرده باشد.
آخرین ملاقاتت با علی را به خاطر داری؟
پنجشنبه دو هفته پیش. من همراه همسرم به مشهد آمده بودم و به اتفاق علی با هم به رستوران رفتیم. آنجا بود که ماجرای صعودشان به قله «جنون» اشترانکوه را برای من تعریف کرد. وقتی هم به آنجا رفت مرتب برایم عکس میفرستاد. آنطور که او میگفت برنامهریزی دقیقی برای این صعود انجام شده بود. کل برنامه سفر و صعود را برای من تعریف کرد. قرار بود بعد از بازگشت به بچههای هلال خراسان در کرمانشاه ملحق شود. البته برنامه اعزام نیروهای هلالاحمر مشهد هم با زلزله کرمان به تعویق افتاد.
دلیل صعود به این قله آن هم در این فصل از سال را از او نپرسیدی؟
علی برای اخذ مدرک مربیگری به این قله صعود كرد. او همه دورهها را گذرانده بود. البته من زیاد از کوهنوردی اطلاع ندارم اما آنطور که علی میگفت باید برای پایان دوره و اخذ مدرک مربیگری یکی از قلههای فنی ایران را فتح میکرد. خودش میگفت این قله یکی از فنیترینهاست. به همین دلیل هم آنجا را انتخاب کردند؛ اما افسوس که آنجا آخرین صعود او بود.
چگونه از این حادثه مطلع شدید؟
جمعه حدود ساعت ٨صبح بود که چند نفر از دوستان مشترک ما در هلالاحمر مشهد با من تماس گرفتند و پیگیر حال و خبری از علی شدند. بعد هم از طريق یکی از اقوام علی در جریان ماجرا قرار گرفتم. من از نزدیک خانواده علی را میشناسم، او دوستی بود که در مراسم عقدم حاضر بود، با وجود این از روز جمعه تا الان جرأت نکردم با پدر و مادر علی صحبت کنم. تا همین لحظه هم مادرش در جریان اتفاقی که برای علی افتاده، قرار نگرفته است.
او بچه چندم خانواده بود؟
علی یک خواهر دارد و دو برادر که همگی از او بزرگتر هستند. او بچه آخر بود. پدرش بازنشسته آموزشوپرورش و از جانبازان جنگ است. خانواده مذهبی و معتقدی هستند. پدرش بعد از جنگ مشکل قلبی پیدا کرد.
عملیات جست و جو تا پیداشدن آخرین مفقودی ادامه دارد
دومین روز عملیات جستوجوی کوهنوردان مفقود شده در ارتفاعات اشترانکوه به پایان رسید. در این روز پیکر ٦ نفر دیگر از مفقودشدگان حادثه سقوط بهمن کشف و شناسایی شد تا «سیدعلی حسینی» تنها مفقودی این حادثه باشد. به دلیل تاریکی و سرمای شدید هوا، عملیات تا روشنشدن هوا در عصر دیروز موقتا به پایان رسید.
بنابر اعلام رضا آریایی، مدیرکل مدیریت بحران لرستان، عملیات جستوجو به علت سرما و خطرناک بودن شرایط محیطی در ارتفاعات اشترانکوه مقدور نبود و ساعت ١٦روز شنبه دستور توقف موقت عملیات صادر شد: «روز شنبه جسد هفت کوهنورد پیدا شد که ضمن شناسایی به پایگاه امدادی ازنا منتقل شدند و هماکنون تنها یک مفقودی (سیدعلی حسینی) دارد که عملیات برای پیداکردن جسد وی صبح یکشنبه آغاز میشود.»
در همین حال، عزیزعلی امرایی، مسئول کنترل عملیات هلالاحمر لرستان درباره ادامه عملیات جستوجو به «شهروند» گفت: «در حالحاضر حدود ٦٠نفر از نیروهای امدادی در منطقه حضور دارند که تعدادی از آنها از مشهد به لرستان اعزام شدهاند. تقریبا همه منطقه به دقت جستوجو شده و تنها بخش کوچکی از محل احتمالی حضور «علی حسینی» در زیر بهمن در شیار یخی باقیمانده است، اما به دلیل عمق زیاد برف کار جستوجو را مشکل کرده است. با وجود این، عملیات تا پیداشدن پیکر علی حسینی ادامه دارد.»