این روزها که به فصل بهار نزدیک می شویم، بیش از پیش به امید، نو شدن و حیات دوباره در فعالیت ها و ماموریت ها احتیاج داریم. فصل جدیدی از خدمات جمعیت هلال احمر در پیش است؛ نرم نرمک می رسد اینک بهار…

این پزشکان داوطلب بی‌نظیر

همایش «به رنگ سپید» در ابتدای بهمن ماه مجالی برای تقدیر از خدمات داوطلبانه جامعه پزشکی در تسکین آلام بشری را برایمان فراهم کرد. در جمعیت هلال احمر خدمت‌‌رسانی به مناطق محروم به اشکال مختلف را کاملا هدفمند در دستور کار قرار داده‌ایم و در این بین پزشکان داوطلب می‌توانند نقش حیاتی در این خدمت‌رسانی ایفا کنند. چنین محافلی را فرصتی می‌دانم تا بتوانیم گوشه ای از دین خود را به پزشکان داوطلب ادا کرده و از تمام کسانی که در حوادث و بحران ها در کنار مردم بودند و برای رفع نیازمندی‌ها و تسکین آلام مردم در شهرها و روستاها و دورافتاده ترین نقاط کشور، خدمت کردند تقدیر و تشکر ویژه داشته باشیم.

مرور چهل سال گذشته به خوبی نشان می‌دهد که جامعه پزشکی و جمعیت هلال احمر خدمات بسیار مفید و موثری به مردم کشور عزیزمان ارائه کرده‌اند. امروز سازمان نظام پزشکی و جامعه پزشکی حلقه به‌ هم پیوسته‌ای هستند و همه اعضای آنها از امدادگران، پرستاران و ماماها، پزشکان و پیراپزشکان در نظام سلامت تلاش می‌کنند تا مشکلات مردم را برطرف کنند. اگر بخواهیم تنها به یک نمونه از این همکاری موفق اشاره کنیم می‌توان از بیمارستان صحرایی جمعیت هلال‌احمر نام برد که تنها چند ساعت بعد از زلزله کرمانشاه به عنوان نخستین بیمارستان صحرایی منطقه کار خودش را شروع کرد و تا ۳ روز با بهترین پزشکان متخصص داوطلب نگذاشت هیچ کمبودی در زمینه پزشکی در منطقه احساس شود.

چنین تجربه‌های موفقی زمینه‌ای مناسب برای این هستند که از این پس تلاش بیشتری داشته باشیم تا با فراهم کردن شرایط مناسب از خدمات پزشکان داوطلب برای مردمی که بسیار نیازمند هستند در مناطق مختلف کشور استفاده کنیم و روحیه کارداوطلبانه و خدمت بی منت را در جامعه گسترش دهیم.

کلمات «پزشک» و «داوطلب» یک عنوان بی‌نظیر را می‌سازد و این پزشکان داوطلب بی‌نظیر همیشه همراه و هم‌پای جمعیت‌هلال‌احمر در خدمت‌رسانی به مردم بوده‌اند. حتی می‌شود به یک رویای سخت اما دست‌یافتنی فکر کرد، این رویا که اگر تنها هر پزشک در ایران در سال ۶ روز را به شکل داوطلبانه در جمعیت هلال‌احمر خدمت کند و اگر همه پزشکان با این طرح همراه شوند در طول چند سال می‌توانیم شاهد این باشیم که هیچ فرد نیازمندی از کمک‌های پزشکی در ایران محروم نخواهد ماند.

دارالقران؛ یک اقدام پسندیده

راه اندازی دارالقران جمعیت هلال احمر اقدام پسندیده ای بود که از افتتاح آن در ماه پیروزی انقلاب خوشحال شدم و از این بابت باید از پیگیری‌ها و مساعدت‌های حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین‌معزی برای افتتاح و راه‌اندازی تشکر کنم. این یک کار ماندگار و خوبی است که انجام شد. این اتفاق را به فال نیک می گیرم و امیدارم حرکت قرآنی جدی تری در جمعیت هلال احمر شکل بگیرد و ما هم با توجه به اهداف بشردوستانه و اصول هفتگانه ای که داریم در این راه تمام توان مان را به کار می گیریم.

در جهانی که در یک گوشه اش به اسم تمدن مدرن و در گوشه دیگرش به اسم اسلام جنایت می‌کنند، در روزگاری که صدای مظلومان به جایی نمی رسد، در زمانه ای که ستمگران و ظالمان جنگ افروزی می کنند، بشر چه پناه و گریزگاهی می تواند داشته باشد جز قرآن و کلام خدایی که نیکی و درستکاری جوهره اصلی آن است.

ما گاهی در زندگی روزمره از بعضی کارها دور می شویم و ذره ذره فاصله می گیریم. این فاصله ها آنقدر ریز و کوتاه است که دیده نمی شود، اما وقتی به چشم می آید که بعد از مدتی برگردیم و به گشت سرمان نگاه کنیم. آن وقت می بینم این فاصله ها چقدر طولانی شده است. معنویات معمولا چیزی است که ما در این فاصله گرفتن ها از دست می دهیم. گاهی می بینیم دیگر مثل گذشته نماز اول وقت را جدی نمی گیریم، از تلاوت و قرائت قرآن غافل می شویم، فرصتی برای رفتن به هیئت نداریم. این محصول و معلول زندگی روزمره ماشینی است و به نظرم باید در همین سیستم برای آن چاره ای اندیشید.

همه ما در طول روز وقت های پراکنده ای داریم که گاهی آنها را از دست می دهیم. چه کاری بهتر از اینکه این وقت ها را صرف قرآن کنیم. اقدام ارزشمند راه اندازی خانه های قرآن، حتما راهی برای کم کردن این فاصله‌هاست. برای همین معتقدم باید این اتفاق را یک فرصت بدانیم برای اینکه فاصله‌مان را با قرآن کم کنیم.

در جمع دبیران استانی کانون های دانشجویی

عضویت در سازمان جوانان و افزایش فعالیت های داوطلبانه در میان جوانان می‌تواند به گسترش سرمایه اجتماعی کشور منجر شود. این یک نکته بدیهی است که آن را در نشستی با دبیران استانی کانون‌های دانشجویی و جوانان هلال‌احمر سراسر کشور در میان گذاشتم.

شاید به‌صورت مقطعی و ناخواسته در مقاطعی توجه به جوانان در هلال‌احمر کافی نبوده، اما در دوره اخیر این کاستی ها شناسایی و در راستای جبران آن تلاش شده است. موضوع امداد و نجات مانند حوزه درمان است که نتایجش به‌سرعت مشاهده می‌شود، اما موضوع جوانان به‌مانند حوزه‌های بهداشتی و پیشگیری است که چندین سال زمان نیاز دارد تا اثرات و نتایج آن دیده شود.

فعالیت‌های شکل‌گرفته در سازمان جوانان را خوب ارزیابی می کنم اما نتایج کنونی هنوز ایده آل نیست و باید روش‌های جدیدی را برای جذب جوانان به سازمان جوانان هلال‌احمر پیدا کنیم. حضور تعداد فعلی اعضای جوان در سازمان جوانان با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد و باید با ریل‌گذاری‌های درست و برطرف کردن موانع، زمینه را برای جذب و نگهداشت اعضای جدید فراهم کنیم.

نماینده سازمان ملل در ساختمان صلح

اوگوچی دانیلز پس از پایان ماموریت گری لوئیس هماهنگ کننده و نماینده سابق سازمان ملل در ایران، به عنوان نماینده جدید سازمان ملل در ایران معرفی شده است. او در بهمن ماه به ساختمان صلح آمد و دیدار مفیدی با هم داشتیم.

در این دیدار هم ضمن معرفی و سوابق جمعیت هلال احمر در ایران و جهان بر ضدیت تحریم‌های موجود با اصول بشردوستانه سازمان ملل و جمعیت های ملی صلیب سرخ و هلال احمر تاکید و اعلام کردم این تحریم های ظالمانه متاسفانه بر خدمت رسانی مناسب به مردم به خصوص در تامین نیازهای بهداشتی و درمانی و تامین تجهیزات خدمت رسانی به مردم در زمان حوادث و سوانح همچون بالگرد و خودروهای تخصصی اثر داشته و انتظار ما از دفتر سازمان ملل در تهران این است که به ایران کمک کند تا در ارائه خدمت به مردم کمترین آسیب تحریم ها را شاهد باشیم.

نماینده مقیم سازمان ملل متحد در تهران هم با تاکید بر اینکه بسیار علاقمند به توسعه همکاری ها با هلال احمر ایران است، گفت که مقرر شده است تا سازمان ملل حمایت های بیشتری از نهادهای فعال در حوزه مدیریت ریسک و کاهش خطرات و بلایا در کشورهای مختلف داشته باشد و لذا در تمامی برنامه هایی که در ایران اجرایی خواهد شد کاهش خطر و مدیریت حوادث و بلایا را در نظر خواهیم گرفت و از این پس آژانس های متعدد سازمان ملل به صورت واحد و جامع با دولت ها فعالیت خواهند کرد.

او در این دیدار اعلام کرد که در سفر خود به آمریکا در هفته های آینده با مقامات عالی سازمان ملل درباره تاثیر تحریم ها بر شرایط بشردوستانه در ایران مذاکره خواهد کرد چراکه به جد معتقد است تحریم ها نباید بر مردم اثر بگذارد.

بهمن، ماه سفر

بهمن، ماه سفر بود برای افتتاح پروژه های مختلفی که در سراسر کشور به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی آماده افتتاح شده بود. بالغ بر ۱۴ پایگاه امدادی، ۱۳ انبار امدادی، ۱۱ مرکز توانبخشی، ۱۶ ساختمان اداری، آموزشی، ۲ آشیانه بالگرد و یک مجموعه ورزشی با اعتباری بالغ بر ۵۱ میلیارد تومان آماده افتتاح بودند. همه این پروژه ها نیز حاصل یکسال تلاش ستاد و استان‌ها و حمایت های مختلف دولتی و مردمی بود که برای افزایش سطح کیفی و کمی خدمات آماده شده بودند.

در این میان خوشبختانه حلقه مراکز جامع توانبخشی نیز با تلاش های بسیار به مناسبت چهلمین سالگر انقلاب اسلامی در سراسر کشور کامل شد. اکنون تمامی استان های کشور دارای مرکز جامع توانبخشی هستند و دیگر کمتر کسی نیاز دارد تا برای دریافت اینگونه خدمات به پایتخت سفر کند.

خبر خوب دیگر در میان اقدامات پیش بینی شده برای سالگرد انقلاب این بود که با همکاری سازمان داوطلبان و استان ها توانستیم عدد کاروان های سلامت و نیکوکاری که از گلستان با حضور رئیس محترم جمهور آغاز شده بود را از ۴۰ به بیش از ۴۰۰ کاروان برسانیم و این سوای ۹ مانور بزرگ منطقه ای تیم های بهداشت و درمان بود که در ۹ نقطه حادثه دیده از کشورمان برگزار می شد.

سیستان؛ برای سومین بار

نخستین سفر از سیستان و بلوچستان آغاز شد. برای سومین بار در سال جاری عازم استان سیستان و بلوچستان شدم. سفر دو روزه ای که با پیمایش حدود ۱۶۰۰ کیلومتر در این استان پهناور افتتاح شش پایگاه امدادی و دو مرکز اداری،آموزشی را در طلیعه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی به دنبال داشت. در دل کوهستان تفتان پنجاهمین پایگاه امدادونجات کوهستان هلال احمر را افتتاح کردیم، تا ردپای این نهاد مردمی حتی به دورافتاده ترین روستاهای کوهستانی کشور نیز برسد. در شهر مرزی سراوان نیز همراه با مردمی خونگرم و صبور بزرگترین مرکز اداری آموزشی استان بعد از زاهدان را افتتاح کردیم تا محلی برای تمرکز فعالیت های امدادی و آموزشی در جنوب این استان بزرگ باشد.

از همه اینها مهم تر در اولین روز سفر باران الهی نیز همراه ما به این استان پهناور آمد و اگرچه برخی برنامه ریزی ها را به هم ریخت اما خوشحالی مردم خشکسالی دیده از نزولات الهی دل همه ما را هم شاد کرد.

در حاشیه افتتاح پروژه ها در سیستان و بلوچستان، از یکی از مدارس دو کلاسه در حوالی شهر سراوان نیز بازدید کردیم که به وسایل گرمایشی تابشی مجهز شده بود. خوشبختانه تا به حال در طرح ققنوس ۴۰۹ کلاس در ۳۳۸ مدرسه به این وسایل تجهیز شده اند و دانش آموزان از بوی نفت و خطر آتش سوزی جسته اند. در مدرسه شهید یعقوب عبداللهی شهر سراوان لحظاتی را نیز در کنار دانش آموزان آینده ساز این سرزمین نشستیم به امید روزهایی که با تلاش های آنها رنجِ محرومیت از چهره این دیار رخت بربسته باشد.

سفر ما به استان پهناور سیستان و بلوچستان درحالی تمام شد که باران الهی پس از حدود دو سال بار دیگر زمین های خشک و چشمان خشک تر مردمان صبور این دیار را همزمان خیس کرده بود. در این دو روز هر جا پا گذاشتیم حرف از نذرآب بود، در میان مردم اهل تسنن و تشیع گرفته تا فرمانداران، نمایندگان و آیت الله سلیمانی نماینده ولی فقیه در استان.

به همین منظور در این سفر نیز در روستای پدگی سه مخزن آب جدید برای اهالی نصب کردیم تا نشان بدهیم همچنان عزم ما برای ادامه این طرح ارزشمند جزم است. ان شاالله با همیاری مردم و مسئولین سایر نهادها بتوان این گره سخت و گاه کورِ خشکسالی را در تقدیر مردمان این سرزمین کمی باز کرد.

رد خونرنگ هلال در ماجرای نیمروز!

سفر دو روزه به سرزمین سیستان و بلوچستان با یک فیلم سینمایی تمام شد: ماجرای نیمروز۲؛ رد خون.جشنواره فیلم فجر در زاهدان با حضور سینما هلال در این شهر رونقی بسیار داشت. در فرصت شبانه ای که تا پرواز به سوی تهران وجود داشت، کاری بهتر و مفیدتر از حضور در این جشنواره فرهنگی آن هم در محیطی متعلق به جمعیت هلال احمر نمی شد انجام داد.

فیلم جدید محمدحسین مهدویان همانند اثر قبلی اش ناگفته های بسیاری در خود پنهان داشت. همچون فیلم قبلی، بازسازی صحنه های قدیمی واقعا تکان دهنده بود و سهم بسیاری را در واقعی و موجه بودن فیلم ایفا می کرد. بازی های تاثیرگذار، موضوع جذاب و داستانی پر از تعلیق و کشش داشت اما ورای همه اینها آنچه مرا مبهوت خود کرد، روایت زیرپوستی و ناخودآگاهی از حضور نهضت هلال احمر در جنگ ایران و عراق بود.

آمبولانس ها، پزشکان، مراکز توانبخشی و آرم سرخ هلال در جای جای فیلم ردی خونرنگ از خود برجای گذاشته بود که هر کدام را که دنبال می کردی به سرزمینی می رسیدی پر از رازهای مگو، حرف های نگفته و روایت های شنیدنی.

سردر اداره اسرا و مفقودین جمعیت هلال احمر در میانه چنین فیلم پر زدوخوردی، خودش به اندازه یک فیلم مجزا حرف برای گفتن دارد. همین یک ماه پیش بود که بهجت افراز، رئیس دوران جنگ همین اداره را در سن ۸۵ سالگی از دست دادیم. زنی با چهل هزار فرزند که اسرای جنگ در عراق را به خانواده هایشان در ایران وصل می کرد و حرف های شنیدنی بسیاری در سینه داشت. پرونده های خاک خورده این اداره را هنوز که ورق بزنی هزاران سوژه دارد برای ساختن فیلم، برای نوشتن داستان و برای روایت تاریخ جنگ.

به راستی در طول سالیان دراز پس از جنگ، تا چه اندازه توانسته ایم این نقش اساسی را در قالب کلمات و تصاویر برای آیندگان به ثبت برسانیم؟

پایان این فیلم دیدنی و پرواز از درون جشنواره فیلم فجر در زاهدان به سوی تهران بزرگ با حسرتی عمیق به انتها رسید: گرچه امیدها برای جبران باقی است، اما باید قبول کنیم که ما در همه این سالیان گذشته برای ثبت بزرگی کار امدادگران مان در جنگ هشت ساله و پس از آن کم کاری کرده ایم. ثبت رد خونرنگ هلال در این دفاع مقدس همتی بزرگ از سوی ما می خواهد و دستِ درازِ یاری از سوی هنرمندان و اهالی فرهنگ و رسانه. برای آغاز این راه پرفرازونشیب نخستین گام را چه کسی بر می دارد؟

بویین زهرا؛ ۵۵ سال بعد

ساعت ده شب یازدهم شهریور ۱۳۴۱ یک زلزله ۷.۲ ریشتری در بویین زهرا نام این شهر را در تاریخ حوادث ایران ثبت کرد تا این شهر پرتلفات ترین زلزله قبل از انقلاب را تجربه کند. حالا چهل سال از انقلاب اسلامی گذشته بود و ما دوباره در بویین زهرا بودیم. مانورهای بزرگ منطقه ای بهداشت و درمان اضطراری جمعیت هلال احمر به مناسبت دهه فجر قرار از ۱۵ تا ۲۵ بهمن به تدریج در ۹ منطقه حادثه دیده کشور برگزار شد، و یکی از این مناطق هم بویین زهرا. در مسیر افتتاح پروژه های استان قزوین گذرمان به بویین زهرا هم می افتد، جایی که هنوز هم بار آن زلزله کذایی و البته نام تختی بزرگ که فیلمش هم در آن روزها بر پرده جشنواره فیلم فجر بود را بر دوش می کشد. بیمارستان صحرایی برپا بود، تیم های امدادی مستقر بودند، تیم های سحر حضور داشتند و گروههای حمایتی هم راهی روستاهای اطراف شده بودند. به این می گویند یک تیر و دو نشان؛ هم سطح آمادگی هلال احمر را برای مواجهه با حوادث احتمالی بالاتر می رود و هم به مردم منطقه خدمات مختلف ارائه می شود. این فلسفه برگزاری این مانورها در بویین زهرا و هشت نقطه دیگر کشور بود.

علاوه بر این در استان قزوین، ضمن دیدار با استاندار و نماینده محترم ولی فقیه، سه پایگاه امداد جاده ای را هم افتتاح کردیم که نوید بخش ارایه خدمات بهتر به حادثه دیدگان در این مسیر مواصلاتی پرتردد کشور خواهد بود.

در دیار کریمان

در کرمان بزرگترین مرکز آموزش های تخصصی سازه ای امدادونجات را با حضور استاندار و دکتر زاهدی و دکتر پورابراهیمی، دو تن از نمایندگان استان کرمان افتتاح کردیم. آموزش چه در حوزه تخصصی و چه در حوزه همگانی شاخص توسعه فعالیت های هلال احمر در سال های آتی خواهد بود. اکنون که برای آموزش های تخصصی امدادونجات تا اندازه ای کمبودها را رفع کرده ایم، امیدوارم در حوزه آموزش های همگانی نیز بتوان اینگونه مراکز را تجهیز کرد و مردم کشورمان را خصوصا در مناطق حادثه دیده برای مواجهه با حوادث بیشتر آماده کرد.

اگرچه پیشانی کار ما امدادونجات است اما جمعیت هلال احمر در شکل کلان خود یک نهاد اجتماعی است که سعی می کند در همه لحظات در کنار مردم باشد و به گسترش فرهنگ کار داوطلبانه و کاهش آلام و مشکلات کمک کند. در مسیر سفر به کرمان و در شهر تاریخی بردسیر از کارگاه شالبافی این شهر بازدیدی داشتم که در نوع خود کم نظیر بود. جوانان هلال احمری همت کرده بودند و یکی از سنت های کهن آن دیار را احیا کرده بودند. و به علاوه با سرمایه ای اندک با کمک جمعیت هلال احمر استان کسب و کار کوچکی راه اندازی کرده بودند که مایه رونق زندگی شان شده بود.

اشتغال یعنی کاهش مشکلات اجتماعی. جمعیت هلال احمر مسئولیتی برای اشتغال زایی ندارد اما به همت جوانان و داوطلبان خود می تواند در رونق کسب و کارهای خرد نقشی موثر ایفا کرده و به کاهش آسیب های اجتماعی ناشی از بیکاری نیز کمک کند.

امیدوارم ایده های جوانان و داوطلبان هلال احمری در جای جای این سرزمین بتواند حتی به قدر یک کارگاه پنج نفره کوچک گره از مشکلات جامعه بگشاید و الگویی باشد برای نشاط و تحرک اجتماعی. ما به قدر بضاعت در کنار آنهاهستیم.

در حوالی تهران

سال پیش زلزله ۵.۲ ریشتری ملارد ، تهران را هم آشفته و نگران کرد. در دهه فجر دو انبار امدادی ۱۵۰۰ متری را در همان منطقه افتتاح کردیم؛ به این می گویند واکنش سریع!

علاوه براین ساختمان اداری امدادی پاکدشت را هم در حوالی تهران افتتاح کردیم. بدون تردید باید منابع امدادی مان را در حوالی پایتخت تقویت کنیم، چرا که یک ضرورت ملی و حیاتی است. شهرهای اطراف تهران حلقه نخست امدادرسانی به پایتخت هستند، بنابراین چنانچه سطح استانداردها را در این مناطق بالاتر ببریم علاوه بر ارائه خدمات روزمره به مردم منطقه خود، می‌توانند پشتیبان و دلگرمی خوبی برای مردم کلانشهر تهران نیز باشند.

در کنار خلیج فارس

در کوهستان ظرفیت و توانمندی بالایی داریم، در جاده تجربیات خوبی کسب کرده ایم فقط تعداد پایگاه هایمان با حد استاندارد فاصله دارد، در دریا اما تقریبا هیچ پیشرفتی نداشته ایم. اگر بخواهم دقیق تر بگویم در امداد دریایی، نه پایگاهی داریم، نه تجهیزاتی داریم و نه اصلا وظیفه ای بر عهده ماست. تعداد پایگاههایی هم که در نوار جنوبی و شمالی داریم صرفا پایگاه ساحلی هستند نه دریایی. یعنی در ساحل به مردم خدمت می دهند ولی اگر اتفاقی در سطح دریا بیافتد، کاری از دست شان بر نمی آید. به راستی چه باید کرد؟ امداد دریایی نیازمند تجهیزات سنگین و بسیار پر هزینه به همراه نیروی تخصصی و جایگاههای ویژه است، چیزی شاید بالاتر از امداد هوایی. قانونا هم وظیفه ای بر عهده ما نیست اما برای رفع خلل موجود چه کاری باید کرد؟

اینها همه مواردی بود که در بازدید از پایگاه ساحلی بوشهر در سر من گذشت و با وضع موجود چاره ای هم بدست نیامد. در استان بوشهر هم علاوه بر بازدیدها و دیدارهای مختلف، افتتاح های متعددی داشتیم.

مهمترین پروژه، افتتاح مرکز جدید و به روز کنترل و هماهنگی عملیات با حضور استاندار محترم بود. مرکز کنترل و هماهنگی عملیات (EOC) محور اصلی هدایت و مدیریت حوادث است. خوشبختانه راه اندازی این مراکز در تمامی استان ها و اتصال آنها به ستاد جمعیت و سازمان امدادونجات یکی از گام های اساسی در حوزه کنترل حوادث در جمعیت هلال احمر پس از انقلاب اسلامی بوده است.هم اکنون اکثر این مراکز به آخرین تجهیزات ارتباطی مجهز شده اند و معدود مراکز استانی که از کیفیت لازم برخوردار نبودند در حال تجهیز و به روز رسانی هستند.

افتتاح ساختمان اداری امدادی شهرستان دیلم و همچنین انبار امدادی خورموج نیز از دستاوردهای این سفر بود.

پرچم هلال در ابوموسی

بر فراز کیش، از کنار قشم، از میان تنب بزرگ و تنب کوچک گذشتیم تا بر روی ابوموسی، دورترین جزیره ایرانی در خلیج همیشه فارس بنشینیم. جزیره ای مهم و استراتژیک که حالا پرچم هلال احمر نیز در کنار پرچم مقدس جمهوری اسلامی بر فراز آن نصب شده است.

پایگاه امدادی جزیره ابوموسی، مصداق واقعی شعار همیشگی و جهانی هلال احمر است: همه جا، برای همه. امیدوارم با برداشتن این گام نخست که با تجمیع کمک های مقام معظم رهبری در سفر به هرمزگان و اعتبارات ملی هلال احمر برداشته شده است، بتوانیم از مشکلات ساکنان این جزیره خصوصا در حوزه ترابری در شرایط اورژانسی بکاهیم.

گام های بلند در ایلام

ایلام، آخرین مقصد سفرهای بهمن ماه بود.سفر یک روزه به ایلام به قدری پربار بود که خستگی آن باقی نماند. مرکز فرماندهی امداد و نجات استان ایلام را افتتاح و از دو دستگاه خودروی نجات منحصر به فرد هم رونمایی کردیم. کلنگ دو انبار که بودجه آن در جمعیت آماده بود زده شد که ان‌شالله سال آینده در دهه فجر افتتاح می‌شوند.

از روال احداث مرکز جامع توانبخشی در ایلام بازدیدی داشتیم که یکى از بزرگترین مراکز جامع توانبخشی در کشور خواهد شد. بازدید بعدی از روال ساخت آشیانه و پد هلی‌کوپتری ایلام بود که به روزهای آخر نزدیک شده و به همین زودی افتتاح خواهد شد. سه پایگاه امداد و نجات کانکسی در ایلام داریم که بنا شد تبدیل به ساختمان دائمی شوند و قول و قرارمان این شد که با کمک استانداری بر تعداد این پایگاه‌ها افزوده شود.

ملاقات با نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه ایلام و همچنین ملاقات با استاندار ایلام هم از برنامه‌های این سفر یک‌روزه بودند که هر کدام زمینه‌ای مناسب برای همکاری و همراهی بیشتر با جمعیت هلال‌احمر در این استان فراهم کردند.

مردم ایلام در هشت سال دفاع مقدس به کشورمان خدمت‌های بی‌شماری کردند، شاید تمام خدمت‌رسانی‌ها حتی بخش کوچکی از این فداکاری و رنجی که متحمل شدند را کم نکند اما تا جایی که بتوانیم در جهت خدمت به این خطه دوست‌داشتنی گام برمی‌داریم.

همراه با مردم در ۲۲ بهمن

امسال نیز همگام با مدیران، اعضا و داوطلبان هلال احمری در راهپیمایی عظیم ۲۲ بهمن حاضر شدیم. خوشبختانه امسال علاوه بر افزایش توان امدادی هلال احمر در این مراسم، چندین غرفه ارائه خدمات آموزشی و فرهنگی نیز برپا بود که با استقبال مردم همراه شده بود.

همانگونه که در جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی در جمعیت هلال احمر گفتم، انقلاب اسلامی ما در چهل سال گذشته رویش‌های بسیاری را به همراه داشته است. پیشرفت‌های ارزشمند ملت ایران مولود روزی است که به جمهوری اسلامی آری گفتند و به آن وفادار ماندند تا به دنیا ثابت شود انقلابی که مردم پشتوانه آن هستند و ریشه آن باخون هزاران شهیدجان گرفته است، قطعا سرفراز خواهد بود.

جمعیت هلال احمر نیز به عنوان یک نهاد مردمی و داوطلب محور، بعد از انقلاب اسلامی در صحنه های متعددی اثرات برجسته ای را از خود برجای گذاشته است. جنگ تحمیلی هشت ساله صحنه های ماندگاری از امدادگری را در تاریخ ثبت کرده و همچنین در حوادث بزرگ چون زلزله های متعدد در عرصه خدمات داوطلبانه و ایثارگرانه بوده است.

در این سال ها شاهد افزایش شمار جوانان و داوطلبان، رشد و توسعه تجهیزات لجستیک و امدادی، انبارها و پایگاههای امداد و نجات، تجهیز امداد هوایی به ۲۴ بالگرد، راه اندازی مراکز لجستیک و فرماندهی برای مدیریت حوادث در استان ها، راه اندازی ۱۴ مرکز درمانی در خارج از کشور و عضویت در هیات حاکمه فدراسیون و بسیاری از پیشرفت های دیگر بودیم.

اکنون و با آغاز دوره ای دیگر از حیات جمهوری اسلامی و با بهره گیری از رهنمودهای ارزشمند رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم، باید تمام تلاش مان را به کار ببندیم تا با رفع نقایص و کمبودها قدم های بلندی برای رسیدن به اهداف متعالی هلال احمر و افزایش خدمات به مردم میهن مان برداریم.

مدیران تازه نفس در نظام سلامت کشور

در بهمن ماه دو نهاد مهم نظام سلامت کشورمان مدیرانی تازه نفس یافتند که نویدبخش همکاری و تعامل بیشتر با جمعیت هلال احمر است. دوست و هم دانشگاهی عزیزم دکتر سعید نمکی ردای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را پوشید. گزینش سزاوارانه از سوی رئیس محترم جمهور و اعتماد حداکثری و رای بالای نمایندگان ملت؛ بی‌شک موید لیاقت و شایستگی ایشان جهت تصدی یکی از مهمترین عرصه‌های خدمت به مردم شریف ایران است که افق روشنی را برای دورنمای حوزه سلامت ترسیم کرده است.

امیدوارم در طول دوره مسئولیت دکتر نمکی، دو مجموعه «وزارت بهداشت» و «جمعیت هلال احمر» که در زمینه‌های بهداشت، درمان، توانبخشی و تدارکات پزشکی از ماموریت‌های همسو برخوردارند، بتوانند خدماتی به مراتب بیشتر از گذشته به بیماران و آسیب‌دیدگان در حوادث ارائه دهند.

دوست و همکار دیگرم، دکتر محمدرضا ظفرقندی نیز در این ماه سکاندار سازمان نظام پزشکی کشور شد. بدون تردید با ارتقا سطح تعامل مابین این نهاد ارزشمند صنفی با جمعیت هلال احمر می توان ظرفیت های خدمات داوطلبانه را در میان جامعه پزشکی افزایش داد.

بودجه؛ چالش بزرگ

بهمن، ماه بودجه هم هست. امسال علی رغم وضعیت مبهم اقتصادی کشور و شرایط ویژه بودجه ریزی در سال ۹۸ تمام سعی و تلاش خودمان را کردیم تا ضمن رعایت شرایط موجود، وضعیت بودجه ای هلال احمر برای سال آینده نیز متناسب با انتظارات و واقعیت ها باشد. خوشبختانه در دیداری که با دکتر نوبخت، رییس سازمان برنامه و بودجه کشور داشتم ضمن بیان شرایط و وضعیت پیش روی جمعیت هلال احمر با توجه به ضرورت آمادگی و امدادرسانی در حوادث مناطق مختلف کشور خواستار مساعدت دولت در این زمینه شدم که خوشبختانه با همراهی ایشان مواجه شدم.

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز در این مدت کمال همکاری را داشتند و خوشبختانه با همکاری دولت و مجلس توانستیم وضعیت مناسبی را در این زمینه ترسیم کنیم. امیدوارم با تصویب نهایی بودجه در مجلس شورای اسلامی در سال آینده بتوانیم خدمات امدادی و حمایتی مان را با کمترین مشکل به انجام برسانیم.

المپیاد ورزشی، نوید روزهای خوب

روزهای پایانی بهمن ماه برای هلال‌احمری‌ها با حال و هوای ورزشی تمام شد و برای نخستین بار المپیاد همکاران و اعضا در یک جمع صمیمی و پر نشاط به سرانجام رسید. توجه به ورزش در جمعیت هلال‌احمر از جهات مختلفی اهمیت دارد. اهمیت ورزش موضوعی روشن و بدون نیاز به تاکید است.اما این اهمیت در جمعیت هلال احمر مضاعف است.اول اینکه آمادگی جسمی لازمه کار امدادگری و سایر کارهای پرفشار و دشوار در هلال احمر است.کسی که توانایی بدنی و ورزیدگی کافی نداشته باشد نمی تواند نجاتگر خوبی باشد.

موضوع دوم ضرورت توسعه نشاط است. ورزش نشاط را بسط می دهد و نشاط، شادابی و روحیه خوب هم لازمه کار در هلال احمر است. داوطلبی که می خواهد برای خدمت به مناطق محروم چند روز از خانه و زندگی اش دور بماند، اگر حال روحی خوبی نداشته باشد، نمی تواند ماموریتش را درست انجام بدهد. مسئله بعدی هم توسعه سلامت اخلاقی و روحیه جوانمردی است. ورزشکاران عموما افرادی مختلق به صفت های پسندیده هستند و روحیه جوانمردی در آنها قوی تر و پر رنگ تر از دیگران است. این روحیه جوانمردی همان جوهر کار ما و گوهر پر رنگ اعضا و داوطلبان جمعیت هلال احمر است که با کمک ورزش باید آن را حفظ و تقویت کرد.

این ها را اضافه کنید به اهمیت های عمومی ورزش که شامل حال همه ما و در هر شرایطی می‌شود. آن وقت اهمیت چنین برنامه ای را بیشتر درک خواهیم کرد. پس اینکه ما به طور جدی به ورزش بپردازیم یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است. اما می توانیم و می شود هر کاری را بهتر و مفید تر انجام دهیم. اینکه با برگزاری یک المپیاد ورزش را توسعه بدهیم، بسیار هم خوب است. اما آیا نمی توانیم تاثیر این کار را بیشتر کنیم. مثلا بپرسیم تنها هدف مان آیا همان توسعه نشاط،آمادگی و جوانمردی است؟ البته رسیدن به اینها هم دشوار و مهم است، اما می شود هدف هایی دیگری هم تعریف کرد.

مثلا بگوییم وقتی تیم های برتر و قهرمانان مشخص شدند، بعد می خواهیم چه کنیم؟ از شناسایی این افراد چه بهره برداری قرار است بکنیم؟ همین که بیایند و جایزه بگیرند و بروند کافی است؟

حتما می شود کارهای دیگری هم کرد. یک موردش این است که آنها را معرفی کنیم تا هم بین اعضا و درخانواده هلال احمر شناخته شوند تا تبدیل به الگو شوند و هم تجربیات شان را در اختیار دیگران قرار بدهند. اتفاق دیگری که می تواند بیفتد و به لطف خدا افتاده است شناسایی استعداد‌هاست. اینکه حین برگزاری این مسابقات حواسمان به استعداد های ورزشی باشد.کسانی که ممکن است دور از مرکز باشند و به دلیل زندگی در مناطق پیرامونی و حاشیه ای فرصتی برای بروز استعداد شان ندارند.

خیلی خوب است که هلال احمر و عضویت در این جمعیت هم مسیری باشد برای شناخت و کشف این استعداد ها. البته ما وزارت ورزش نیستیم و تکلیف مستقیمی هم در این زمینه نداریم، اما به دلیل ارتباط با تعداد زیادی از جوانان این امکان و ارتباط را داریم و باید از آن استفاده کنیم. ممکن است هلال احمر امکان زیادی برای کمک به آینده این استعداد ها نداشته باشد، اما حتما نیمی از راه کشف این استعداد هاست که من مطمئنم در جمع هلال احمری ها تعداد زیادی از این استعداد ها حضور دارند و آرزو می کنم آینده درخشانی داشته باشند.

دوستان طرح دیگری هم ارائه کرده اند پیرامون پیشنهاد برگزاری مسابقات جهانی امدادگران و داوطلبان جمعیت های هلال احمر و صلیب سرخ دنیا. بسیار هم عالی است. شما می دانید همین امسال سیزدهمین دوره مسابقات آتش نشانان جهان در کشور کره با حضور ۷ هزار آتش نشان برگزار شد. آتش نشانان کشورمان هم ۳۵ مدال کسب کردند. چه اشکالی دارد همین مسابقات برای اعضا و داوطلبان جمعیت های هلال احمر و صلیب سرخ دنیا برگزار شود؟ این پیشنهاد خوبی است و ما هم از آن حمایت می کنیم. شاید به زودی محقق نشود، اما روزی که شروع بشود، آن روز اعضای جمعیت هلال احمر با آمادگی قبلی در آن حضور خواهند یافت وافتخارهایی کسب خواهند کرد که سنگ بنایش را همین المپیاد گذاشته است.

شور و هیجان مراسم اختتامیه آنقدر بالا بود که دکتر صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک را که مهمان ویژه اختتامیه بود آنقدر تحت تاثیر قرار داد که با توجه به یکسانی فلسفه هلال احمر و المپیک آمادگی خود را برای توسعه این المپیاد در حد جهانی اعلام کند. همین یعنی ما مسیرمان را درست انتخاب کرده ایم و ان شاالله به مقاصد خوبی خواهیم رسید.

یاسوج؛ یک سالگرد تلخ

۱۲۸روز در ارتفاع ۴ هزارمتر و سرمای منفی۲۰درجه؛ این مختصات بزرگترین عملیات جستجوی کوهستان درجهان است که سال پیش چنین روزهایی در دنا آغاز شد. جز انساندوستی و تسکین آلام بازماندگان، هیچ چیز دیگری نمی توانست چنین کاربزرگی را رقم بزند. مجددا به بازماندگان حادثه سقوط هواپیمای تهران یاسوج تسلیت می گویم و برای درگذشتگان طلب آمرزش الهی می کنم و امیدوارم هیچوقت دیگری نیازبه چنین عملیات دشواری نباشد.

نرم نرمک می رسد اینک بهار

امدادگران جمعیت هلال احمر در بهمن ماه نیز سخت درگیر امدادونجات زمستانه بودند. در این میان سیل خوزستان و لرستان خسارات عمده ای را وارد کرد که خوشبختانه جانی نبود. جمعیت هلال احمر با همه توان خود و با حضور جوانان داوطلب و حتی زنان امدادگر در تمامی لحظات در کنار سیل زدگان بود. این درحالی است که با توجه به پر شدن سدها و در پیش بودن فصل بارش، همچنان احتمال آبگرفتگی و سیل در این مناطق زیاد است که نیازمند رسیدگی نهادهای مربوطه است.

نوروز در پیش است و فصل جدیدی از خدمات جمعیت هلال احمر آغاز می شود. جوانان و امدادگران هلال احمری آماده هستند تا در سال جدید نیز همراه مردم باشند برای ایمنی و آرامش در سفر. نرم نرمک می رسد اینک بهار…