دکتر نرگس طاهر رحیمی، بانوی امدادگر مشهدی: زنان امداد خستگی ناپذیرند
وقتی برگ برگ دفتر زندگی اش را ورق میزند کمک به مردم را در لابه لای هر سطر آن میتوان یافت. علاقه زیادش برای کمک به مردم و نجات جان انسانها باعث شد سراغ رشته پزشکی برود. پس از پایان تحصیلات پزشکی همراه با پزشکان داوطلب به کاروانهای سلامت میپیوندد. تا بتوانند ذره ای از آلام مردم را کمتر کند، اکنون این بانوی امدادگر یکی از پزشکان موفق مشهد است.
دکتر نرگس طاهر رحیمی۴۵ ساله ۲ فرزند ۱۶ و ۱۸ ساله دارد. او ۱۰ سال قبل به عنوان عضو داوطلب وارد جمعیت شد و اکنون عضو شورای اجرایی و بازرس هیئت مدیره هلال احمر مشهد است. حرفهای این بانوی امدادگر را از دست ندهید.
فعالیتهای انسان دوستانه را با ورود به جمعیت آغاز کردید؟
از ابتدا فعالیتهای انسان دوستانه برایم ارزشمند بود، اما در حدود ۱۰ سال قبل از طریق دوستانم با انجام این فعالیتها در هلال احمر آشنا شدم و با رفتن به چادرهای سلامت، غربالگری دیابت، اندازهگیری فشار خون، مشاوره پزشکی و …. فعالیتهای خود را شروع کردم و از آن زمان به صورت داوطلب به جمعیت هلال احمر پیوستم و سعی داشتم در بیشتر عملیاتها حضور پیدا کنم و یا اگر حضور فیزیکی نداشتم به عنوان بازرس نظارت کرده ام.
به عنوان عضو شورای اجرایی هلال احمر، حضور بانوان را در فعالیتهای امدادی چگونه ارزیابی میکنید؟
در سالهای اخیر شاهد علاقه زیاد بانوان برای عضویت در جمعیت و انجام فعالیتهای نوع دوستانه هستیم. در مشهد تعداد داوطلبان زن فعال بیش از تعداد داوطلبان مرد است که به نظرم به علت حس قوی مشارکت در فعالیتهای اجتماعی بانوان است. مثلا هنگامیکه جمعیت مانور یا برنامهای در نظر میگیرد شاهد موج تماسهای بانوان برای حضور در پایگاههای امدادی، مانورها و … هستیم . فعالیتهای بانوان امدادگر فقط به چند سال گذشته ختم نمیشود حضور گسترده زنان از ابتدای جنگ تحمیلی آغاز و روز به روز افزایش یافته است. برخی از پستها در مشهد متعلق به خانمهاست مثل پست ترمینال و اگر کسی نیاز به کمکهای امدادی داشته باشد بانوان آن را بر عهده میگیرند. زنان امدادگر راننده نه تنها در مشهد بلکه در شهرستانها فعالیت میکنند؛ این در حالی است که شاید ۱۰ سال قبل شاهد این موضوع در جمعیت نبودیم. در آزمونهای استخدامیو کارکنان اگر تعداد خانمها بیشتراز آقایان نباشد کمتر نیست و همچنین تعداد زیادی از خانمهای نجاتگر موفق به کسب درجه ایثار شدند و اینها همه با وجود مسئولیتهایی است که بانوان علاوه بر مسئولیت امداد و نجات بر عهده دارند.
تجربه زلزلههای ورزقان و کرمانشاه نشان داد زنان در بحث حمایتهای روانی پس از سانحه بسیار موفق عمل میکنند. آیا میتوان گفت زنان در این زمینه بیشتر از مردان موفقند؟
در حال حاضر تفاوتی بین امدادگر زن و مرد وجود ندارد. هر دو نیاز جمعیت است. ظرافتهای زنانه و قدرت بدنی آقایان، فقط توانسته در بخش کوچکی بین تخصصهای آنها تفاوت ایجاد کند. زمانی نیاز به امداد و نجات جاده ای است بهتر است از امدادگران مرد استفاده شود و بلعکس وقتی بحث حمایتهای روانی مطرح میشود زنان با توجه به ویژگیهای شخصیتی و روحی خاص میتوانند بهترین گزینه برای حمایت روانی باشند. این دو امدادگر در کنار هم مجموعه هلال را میسازد و نمیتوان گفت کدام مفیدترهستند. امدادگران زن توانسته اند کلیه دورههای تخصصی را مثل به آقایان با موفقیت طی کنند و در صحنه حادثه پا به پای اقایان وارد میدان میشوند و عملیات امداد و نجات را به نحو احسن انجام دهند. در مواقع بحران و بروز حادثه مصدومین میتوانند توسط امدادگران خانم در کنار اقایان امدادگران کمک رسانی شوند و همچنین در بحث حمایت روانی مصدومین بعد از حوادث ، امدادگران خانم نقش بسیار موثری دارند. خانمهای امدادگر به طور حتم میتوانند در زمینههای مختلف امداد و نجات، تهیه و توزیع بستههای اهدایی و بهداشتی و حمایتهای روانی کلامیو غیر کلامی در حوادث، سوانح و بحرانها برای افراد آسیب دیده اثر بخش باشند. بطور مثال زنان امدادگر در صحنه حوادث طبیعی مثل زلزله یا غیرطبیعی مثل تصادفات برای عادی سازی سریع روال زندگی افراد آسیب دیده تلاش میکنند، برای کاهش خطر تبدیل واکنشهای طبیعی روانی به واکنشهای حاد به مزمن تلاش میکنند، به فرد آسیب دیده در پیدا کردن راه حلها، رفع مشکلات خود و کمک برای مقابله کارآمد و موثر با مشکلات تلاش میکند و سعی در شناسایی و ارجاع به موقع افراد مبتلا به اختلالات روانپزشکی به سطح تخصصی دارند . بانوان تیم حمایتهای روانی در حوزه کودکان خانوادههای آسیب دیده نیز به وسیله بازی و آموزش کودکان سعی میکنند از آنها حمایت کنند و آنها را به آرامش نسبی میرسانند. همچنین در حوزه جوانان هم اعضا هلال احمر بخصوص خانمها نقش بسیار پررنگی را ایفا میکنند.
به نظر شما امدادگر چه ویژگیهایی دارد؟
برای امدادگر شدن نیاز به روحیه کمک رسانی و داوطلبی است. وقتی این روحیه در فرد باشد ناخودآگاه او رابه سمت کمک به هم نوع سوق میدهد. این کمک حسی رضایت روحی را در انسان به وجود میآورد که هیچ چیز دیگر نمیتواند جایگزین آن شود. تمام افرادی که وارد جمعیت میشوند مشخص است که برای فعالیت داوطلبانه آمده اند و تنها رضایت خدا و بعد از آن خلق خدا برایشان مهم است. وقتی فراخوان میدهیم بانوان از فاصلههای بسیار دور برای کمک میآیند و حتی تمام هزینههای ایاب و ذهاب را خودشان پرداخت میکنند، این موضوع نشان دهنده علاقه آنها برای کمک به مردم است. برای داوطلب ایام تعطیل و غیرتعطیل تفاوتی ندارد. حتی وقتی در تعطیلات یا مناسبتها فراخوان اعلام میشود تعداد زیادی از بانوان درخواست حضور میدهند. این اشتیاق امدادگران به من و همکاران انرژی مثبت میدهد و نیرویی است برای فعالیتهای بعدی مان.
شما به عنوان یک مادر و همسر چگونه توانسته اید یک رابطه منطقی بین خانواده و فعالیتهای امدادگری ایجاد کنید؟
رضایت خانواده برای من اهمیت ویژه ای داشت و من همیشه سعی کردم در کنار ایفای صحیح نقش مادر و همسر، امدادگر باشم. من تا زمانی که نتوانم نقش خود را در خانواده به خوبی ایفا کنم نمیتوانم نقش امدادگری ام را در عملیاتهای مختلف بدرستی اجرا کنم.