گزارشی از حالوهوای خوابگاه پسران موسسه خیریه گلستان علی(ع) مشهد و بازدید مسئولان هلالاحمر خراسانرضوی به مناسبت دهه کرامت
پایان قصه این بچهها تلخ نیست
مدیرعامل جمعیت هلالاحمر خراسانرضوی از آمادگی هلالاحمر برای آموزش، ارتقای مهارتافزایی و مشارکت فرزندان بیسرپرست در فعالیتهای اجتماعی خبر میدهد
[راضیه زرگری] چشمها عجیب به اعماق وجود آدمها راه دارند؛ به چشمها که خیره بشوی تقریبا همه چیز را میتوانی ببینی؛ هر چیز پنهان و آشکار. چشمها دروغ نمیگویند؛ مثل بچهها که دروغگفتن بلد نیستند. چشمهای بچهها راستگوترین است. چند دقیقه با چهار، پنج نفرشان همصحبت شدیم؛ چشمدرچشم با پسربچههای موسسه خیریه حمایت از کودکان بیسرپرست گلستان علی(ع) در مشهد. بازیگوشاند مثل همه پسربچهها و نشاندنشان روی صندلی هم آسان نیست. مدام وول میخورند که زودتر تمام شود و بروند. چشمهایشان همه چیز را میگوید، در همان چند دقیقه. هیجان، امید، استقامت، اراده، حسرت و دلتنگی. امیرحسین یازده ساله است؛ کلاس پنجم. بینیاش زخمشده است، خودش میگوید موقع شوخی با بچهها زمین خورده است. فوتبال دوست دارد و کامپیوتر؛ از چشمهای سبز درشتش ذوق و شیطنت میبارد. «اینجا خیلی خوش میگذرد، کلی با هم بازی میکنیم. اردو هم میرفتیم که الان به خاطر مریضی کمتر شده.» کنار دستیاش هم امیرحسین است، دوازدهساله. آرامتر به نظر میآید. سعی میکند لفظ قلم و رسمی به سوالهایم جواب دهد. «مدرسهمان بیرون موسسه است. سرویس رفت و برگشت داریم؛ اینجا زبان انگلیسی کار میکنیم و کلاسهای مختلف تربیت بدنی داریم. کلاس نقاشی هم داریم.» خندهاش میگیرد وقتی که میپرسم در بازی دعوایتان هم میشود. «دعوا که نه. شوخی میکنیم.» دوست ندارم چیزی بگویم که به نداشتههایشان فکرکنند. به جای پرسیدن از آرزوها، از شغل مورد علاقهشان در آینده میپرسیم. علیرضا دوست دارد پلیس شود؛ فیلمهای پلیسی برای او جذاب است. صدایش خیلی آرام است، خودش هم کمروتر از بقیه. تکواندو دوست دارد و با لهجه مشهدی میگوید میخواهم در تکواندو حرفهای شوم. ابوالفضل پانزده ساله است، اما کلاس ششم: «دیر مدرسه رفتم، اشکالی هم ندارد، یکی، دوسال اینور آنور.» اینها را با بیتفاوتی خاصی میگوید. دوست دارد والیبالیست شود، الگویش هم میلاد عبادیپور. ارسلان، آخرین نفر از بچههای گلستان علی(ع) است که با هماهنگی مدیران مجموعه چند دقیقهای کنارشان بودیم. جثهاش از بقیه درشتتر است، صورت گرد و ابروهای پیوندی نمک چهرهاش را بیشتر کرده. دوازده ساله، درسخوان و عاشق علوم. همین حالا هم میتوان اراده را در چشمهایش دید وقتی میگوید دوست دارم دکتر شوم.
گلستان علی(ع) موسسهای بزرگ و مجهز است که مراکز مجزا برای نگهداری از کودکان بیسرپرست در مشهد دارد. دختران و پسران بیسرپرست و بدسرپرست خراسان رضوی براساس گروههای سنی متفاوت در خوابگاههای متفاوت این مجموعه زندگی میکنند. خوابگاه پسران شش تا دوازده ساله، یکی از ١٠ خوابگاه بچههای موسسه در مشهد است؛ گلستان علی(ع) یکی از بزرگترین موسسات هیأت امنایی نگهداری از کودکان بیسرپرست در ایران محسوب میشود که با مجوز سازمان بهزیستی سرپناهی امن برای کودکان در معرض آسیبهای اجتماعی تأمین کرده است. حمید رضازاده ٢٧سال است که بهعنوان فعال اجتماعی در حوزه کودکان بیسرپرست کار میکند و موسسه گلستان علی(ع) را از سال ٨٣ راهاندازی کرده است: «قبل از تأسیس این مجموعه در حوزه حمایت از کودکان بیسرپرست تجربههایی داشتم. این موسسه ١٨سال است که فعالیت میکند و مفتخریم اعلام کنیم در تعامل با خانوادههای در معرض آسیب و حمایت از آنها توانستهایم سالیانه ٥ تا ٦ کودک تحت حمایت را ترخیص کنیم و به خانه بفرستیم.»
بهترین مکان برای کودکان در معرض آسیب، کانون خانواده است
دختران و پسران گلستان علی(ع) در چهار گروه سنی دستهبندی و در مراکز مختلف نگهداری میشوند. بازه سنی کلی بچهها از سه تا هجده سالگی است و به گفته مدیرعامل مجموعه همه مراکز زیرمجموعه به نوعی قوانین، رویکرد مشابه، تسهیلات، آسایش و امنیت یکسانی دارند. رضازاده میگوید: «طبق قوانین تصویبشده در هیأت مدیره، بچههایمان بعد از ازدواج هم از مجموعه جدانمیشوند. موسسه در دوران دانشجویی هم با بچهها ارتباطدارد و حمایتها تا جای ممکن ادامه دارد. آماری که تا سال گذشته داشتیم، تحویل ٥٠٠ فرزند به جامعه بود؛ این تعداد یا ازدواج کردند و به دانشگاه رفتند یا قبل از هجده سالگی شرایط مهیا شده است و به خانه برگشتهاند. گروهی هم به خانوادههای متقاضی قبول سرپرستی تحویل داده شدهاند. با این حال معتقدیم بهترین مکان برای کودکان در معرض آسیب حضورشان در کانون خانواده است.»
برآورد سالها فعالیت گلستان علی(ع) نشان میدهد مراکز فعال این مجموعه توانستهاند در بالاترین آمار به ترخیص ٤٥ کودک در یکسال برسند. گلستان علی(ع) در سه حوزه فعالیت تمرکز دارد؛ فرآیندهای تربیتی، آموزشی و ورزشی توسط ١٣٥ پرسنل و مربی طراحی و اجرا میشود. رضازاده از اولویتهای این مرکز خیریه میگوید: «بچهها در این مجموعه حق ترک تحصیل ندارند و ورزش هم برایشان اجباری است؛ در کنار این دو موضوع، هر خوابگاه براساس بازه سنی و جنسیت بچهها کلاسهای آموزشی جانبی دارد. بخشی دیگر از فعالیتها بر پیشگیری متمرکز است؛ به این صورت که خانوادههای بچهها شناسایی و تحت پوشش موسسه برای ارایه کمکهای غیرنقدی قرار گرفتهاند.»
طرح تأسیس دهکدهای برای حمایت از استعدادهای درخشان در مناطق محروم
گلستان علی(ع) در حوزه پیشگیری اقدام به پوشش و حمایت از خانوادههای زیادی در قالب طرح سلامت اجتماعی کرده است، بهطوری که بیش از ٤٠٠ خانواده کمبضاعت و آسیبپذیر درحال حاضر تحت حمایت این موسسه هستند تا با کمکهای خیرین بتوانند شرایط زندگی خود را ارتقا دهند و فرزندشان را در کنار خود نگه دارند. به گفته مدیرعامل گلستان علی(ع)، این موسسه چشماندازهای توسعهای برای کودکان تحت پوشش خود تعریف کرده است که در همین راستا زمینی به مساحت ٢٥ هکتار برای خدمت هرچه بیشتر به فرزندان بیسرپرست در کشور نظر گرفته شده است. پروژه مجتمع فرهنگی، آموزشی و رفاهی (دهکده گلستان علی(ع)) درحال ساخت است و فاز اول آن به بهرهبرداری رسیده است. به گفته رضازاده راهاندازی مجموعههای آموزشی تخصصی و خوابگاه شبانهروزی با تمرکر بر پرورش استعدادهای کودکان اصلیترین ایده برای این مسیر است. ماهیت این طرح حمایت از کودکانی است که محروم از امکانات هستند و در عین حال استعداد و هوش بالایی دارند: «از آنها تستهای ژنتیکی گرفته میشود و نوعی آکادمی پرورش استعداد برای بچهها فراهممیشود. این کودکان در فضاهای شبهخانواده و جمعی زندگی میکنند؛ ایجاد شرایط شبهخانواده برای کودکان بدسرپرست از سوی جوامع بینالمللی بشردوستی و حمایتی مورد تأکید است.» رضازاده میگوید: «هدف ما این است که به آکادمی پرورشی خصوصی برای بچههای بدسرپرست برسیم.»
هلالاحمر و دغدغه حمایت از کودکان بیسرپرست
یکی از خوابگاههای موسسه خیریه گلستان علی(ع) همزمان با ایام گرامیداشت دهه کرامت، پذیرای میهمانانی از جمعیت هلالاحمر بود. مدیرعامل جمعیت هلالاحمر خراسانرضوی به همراه مسئول دفتر نمایندگی ولیفقیه در هلالاحمر استان دقایقی را کنار پسران دبستانی تحت پوشش گلستان علی(ع) را گذراندند. تا دو دهه پیش مسئولیت اصلی رسیدگی به کودکان بیسرپرست بر عهده جمعیت هلالاحمر بود؛ از اواسط دهه ٨٠ به دنبال تفاهمنامه جمعیت با سازمان بهزیستی، این مسئولیت به مراکز زیرمجموعه بهزیستی داده و رسما تصدی امور ایتام از آن سالها به بهزیستی واگذار شد. با این حال، حمایت از سلامت انسانها و تسکین آلام بشری از وظایف جمعیتهای ملی است. تسکین آلام بشری در فضای خیرخواهی را میتوان به بهترین شکل در موسسات خیریه حمایت از کودکان بیسرپرست مشاهده کرد.
احمدی، مدیرعامل جمعیت هلالاحمر خراسانرضوی در دیداری که با مسئولان این موسسه داشت، حضور در میان خادمان گلستان علی(ع) که مانند جمعیت هلالاحمر در مسیر تسکین آلام بشری، صلح و دوستی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی حرکت میکنند، باعث افتخار دانست. به گفته احمدی دیدن روحیه مضاعف بشردوستی و مهربانی در برابر صداقت، معصومیت و پاکی فرزندانی که دچار آسیب و بیپناه هستند، انرژیبخش است و از این حرکتهای انسانی باید حمایت شود.» هلالاحمر در راستای فعالیتهای اجتماعی خود آماده همکاری و تعامل با گلستان علی(ع) در بحث مهارتافزایی و آموزشهای حوزه هلالاحمر است. مهارتافزایی در سازمان جوانان پیگیری میشود. همچنین آموزش و ارتقای مهارتهای کمکهای اولیه و فعالیتهایی در ساختار کار گروهی را میتوانیم به این فرزندان انتقال دهیم. آموزشها را میتوان از غنچههای هلالاحمر آغازکرد و مهارتهای مختلف را به این کودکان انتقال داد. به نظر من حضور و فراگیری آموزشهای هلالاحمر میتواند در ایجاد نوعی شخصیت اجتماعی با روحیه خیرخواهی در این فرزندان موثر باشد و برای ما افتخار است که در کنار شما سهمی داشته باشیم.»
«آسیبهای اجتماعی بیشترین تأثیر را بر بچهها میگذارد. کودکان بیپناه هستند و در آسیبهای محیط زندگی مثل سپر میمانند؛ هیچکسی دوست ندارد خاری به دست بچهاش برود.» احمدی با این توصیفات درباره ارزش حمایت از کودکان بدسرپرست و بیسرپرست گفت: «این فضا انرژی مثبت زیادی برای ما دارد، چون همان رسالت هلالاحمریها در مسیر بشردوستی در اینجا حاکم است و همانطور که عنوان شد مهارتهای هلالاحمری قابل انتقال به فرزندان این سرزمین است.»
تعامل مداوم مدیریت موسسه با خانوادههای فرزندان گلستان علی(ع)
«بیشتر بچهها ملیت ایرانی دارند؛ البته بچههایی هم تبعه افغانستان بودند که خوشبختانه ترخیص شدهاند، یعنی آنها را به خانوادههایشان تحویل دادهایم.» این توضیحات را یکی از مددجویان گلستان علی(ع) به «شهروند» میدهد. «زمانی که خانوادهها به بضاعت مالی و شرایط فرهنگی مناسب و نسبی برسند، همچنین ارتباط خوبی با مجموعه برقرار کرده باشند تا ما به این نتیجه برسیم که بچهها میتوانند به خانه برگردند، مراحل تحویل به خانواده انجام میشود.» این مرکز یکی از مجموعههای موسسه بزرگ خیریه گلستان علی(ع) و میزبان ٤٠ پسربچه هفت تا دوازده ساله است. این بازه سنی ممکن است چند سال جلو و عقب شود؛ چون همه بچهها شرایط به موقع مدرسه رفتن را نداشتهاند. مائده رحمانی توضیح میدهد: «بازه سنی بچهها از پایه تحصیلیشان است، از اول ابتدایی تا ششم. حساسیت زیادی هم روی سن نداریم، چون دوست نداریم بچهها از محیطی که برایشان مناسبتر است، برای یکی، دو سال این طرف و آنطرف دور بمانند. معمولا بچهها را نگه میداریم تا از طریق مدرسه و رسیدن به پایه تحصیلی بعد از دبستان، به مراکز دیگر منتقلشوند.»
خانهای که تلاش شده آسایش و رفاه به بچهها بدهد
فضای مرکز به اندازه کافی بزرگ است، ورودی ساختمان در طبقه همکف جلوی پلهها باید کفشهایمان را دربیاوریم؛ راهرو و کف اتاقهای طبقات موکت شده است. اتاقخوابهای چهار، پنج نفره با تختهای فلزی و روتختیهای تمیز و یکدست در یک سمت ساختمان است؛ در راهروها میزهایی گذاشتهاند و که رویش خوراکی و آب برای میانوعده بچههاست. انتهای راهرو سرویس بهداشتی و جلوی درش پر از دمپاییهای رنگی است؛ اینها همه طبقه دوم ساختمان واقع شدهاند. سمت دیگر ساختمان در همان طبقه، کلاسهای آموزشی و هنری است؛ میزهای کوچک یکنفره چوبی و وسایل نقاشی و کاردستی چیدهشده در قفسهها میگوید تمیزی و نظم برایشان مهم است. در سالن ورزشی داخل مرکز هم کیسه بوکس بزرگ آویزانشده خودنمایی میکند؛ توپها، طنابها و دیگر وسایل ورزشی دیگر به چشم نمیآید. رحمانی میگوید: «تلاش شده فضای مناسبی برای بچهها فراهم باشد تا حداکثر استفاده را ببرند. تا جایی که بتوانیم همه چیز را برای آموزش و سرگرمی بچهها فراهم میکنیم. اتاقهای بچههای کلاس اول تا سوم در سالن یک است؛ چون کوچکتر هستند و نیازهایشان بیشتر، مربیهای زن دارند. از چهارم تا ششمیها هم در یک سالن دیگر هستند که مربیهای مرد دارند. تفریحات و بازیهایشان مشترک است، اما کلاسهای ورزشیشان متفاوت. برای بچههای کوچکتر ژیمناستیک و فوتبال داریم و برای بزرگترها تکواندو و کاراته. کلاسهای زبان و کامپیوتر هم برای بچههای پایه پنجم و ششم. پارسال که وضع اضطراری بیماری کرونا نبود تنوع کلاسهای بچهها خیلی بهتر بود، مثلا کلاسهای اوریگامی و نقاشی هم داشتند.»
گلستان علی(ع) از استعدادیابی بچهها غافل نیست؛ مثلا بچههایی که درسشان بهتر بود، درکلاسهای رباتیک شرکت کردند و حتی در مسابقات هم مقام آوردند؛ مدالهای مسابقات علمی و ورزشی دقیقا در ویترین ورودی ساختمان گذاشته شده است تا نشان دهد فرزندان این سرزمین در هر شرایطی باید حمایت شوند تا استعدادهایشان شکوفا شود. ارسلان یکی از همین بچههاست که در رباتیک مقام کسب کرده و آینده درخشانی در انتظارش است. به گفته مددکار و مربی خوابگاه پسران، مدیران مجموعه روی این بچهها سرمایهگذاری میکنند تا استعدادهایشان پرورش یابد.
هزینه ماهیانه نگهداری از هر کودک نزدیک به ٢میلیون تومان است
جایگاه موسساتی مثل گلستان علی(ع) چقدر میتواند در بهبود شرایط زندگی و آینده کودکان در معرض آسیب موثر باشد؟ مدیرعامل مجموعه درباره اهمیت حمایت از کودکان بدسرپرست با اشاره به یک مثال آشنا و تلخ توضیح میدهد: «ما در خوابگاه دختران چند فرزند داریم که اگر تحت سرپرستی و حمایت قرار نمیگرفتند، قطعا پایان قصه زندگیشان با قصه رومینا یکی بود. گلستان علی(ع) مثل دیگر موسسات حمایت از کودکان بیسرپرست توانسته است محیطی امن برای دختران در معرض آسیبهای مشابه فراهم کند تا پایان قصهشان تلخ نباشد. این درحالی است که هزینههای نگهداری بسیار بالاست؛ آخرین هزینهای که سال ٩٤ از سوی بهزیستی اعلام شد، برای هر کودک ماهیانه یکمیلیون و ٢٥٠هزار تومان بود که این رقم درحال حاضر به نزدیک ٢میلیون تومان در ماه رسیده است. ما در این خوابگاه ٤٠ کودک داریم به همراه ٢٣ پرسنل که حقوق میگیرند. خوشبختانه مجموعه گلستان علی(ع) از حمایت خیرین و نوعدوستان زیادی برخوردار است.»
سرلوحه برنامهها، ارتباطگیری درست با سرپرست بچهها است تا زودتر به خانه خودشان برگردند
شانس بزرگی که مجموعه گلستان علی(ع) در شرایط شیوع همهگیری دارد، وسعت آن است؛ فضا بزرگ است؛ سالنها و اتاقخوابهای بچهها به اندازهای است که میتوان فاصلهگذاری اجتماعی را در داخل مجموعه مدیریت کرد. رحمانی در مورد وضع سرپرستی بچههای تحت پوشش میگوید: «اکثر بچههایی که در گلستان علی(ع) هستند، تک والد محسوب میشوند، نه یتیم؛ یعنی اینطور نیست که هیچکسی را نداشته باشند. تقریبا ٣٠ نفر از بچهها یکی از والدین را دارند که صلاحیت نگهداری از بچه را نداشته است. مثلا پدر در بندِ اعتیاد طی چند سال گذشته صلاحیت نگهداری از بچه را نداشته که بعد از ترک و بهتر شدن شرایطش با تأیید سازمان بهزیستی فرزندش را تحویل گرفته و به خانه برده است.»
این صلاحیت چطور تایید میشود؟ مددکار گلستان علی(ع) توضیح میدهد: «وضع زندگی سرپرست کودک برآورد میشود، ما از موسسه برای بازدید از منزل میرویم و در صورت تأیید اینکه وضع خانواده به سامانی رسیده باشد که بتواند بچه را به خانه ببرد، مراحل کار انجام میشود. مدیریت مجموعه گستان علی(ع) درحال حاضر برعهده آقای رضازاده است و او همیشه به ما تأکید میکند که سرلوحه برنامهها و کارمان ارتباطگیری خوب با سرپرست بچهها باشد تا همین ارتباط باعث شود زودتر شرایط را برای برگشت بچه فراهم کنند. این مجموعه حتی برنامههای حمایتی از پدر و مادر بچههای تحت پوشش را هم دارد.»
بهترین غذاها، بهترین تفریحات و بهترین کلاسهای آموزشی را دارند
خانواده را نه
«همین روزها پنجمین بچهای را که مربیاش بودم، ترخیصکردم.» مربی موسسه خیریه گلستان علی(ع) از حسوحال بچههایی که میخواهند به خانه بروند، میگوید: «نمیتوان در کلام میزان خوشحالی بچههایی را توصیف کرد که به خانه میروند. ما هم خوشحال میشویم؛ البته جای خالی آنها برای همهمان دلگیر است، اما حالِ خوب بر دلتنگی چیره میشود. انگار خستگیمان درمیرود وقتی میبینیم بچه و خانواده میپرند در آغوش همدیگر. اینجا واقعا چیزی کم ندارند؛ بهترین غذاها، تفریحات، کلاسهای آموزشی و غیره، اما با این همه خانواده را کم دارند.»
بچهها وقتی میروند هم ارتباطشان با مرکز قطع نمیشود. مثلا علیرضا چند روز پیش به خانه رفته؛ امروز به مربیاش زنگ زده است و میگوید دلم تنگ شده و میخواهم احوالت را بپرسم. بیشتر دلش میخواست با دوستهایش صحبت کند؛ طبیعی هم است، پنجسال اینجا در کنار پسربچههای همسنوسال خودش زندگی کرده و حالا که پیش مادرش برگشته است، کمی غریبی میکند، اما خیلی زود با شرایط کنار میآید. مهم این است که از به خانه برگشتن خوشحال است. رحمانی از آمادگیهای روانی قبل از برگشت به خانه توسط روانشناس مجموعه میگوید: «بچهها وقتی که قرار است بعد از چند سال از مجموعه جدا شوند، از چند ماه قبل با صحبتهای روانشناس آمادگی ذهنی و روانی پیدا میکنند تا در خانه خودشان غریبی نکنند.»
قصه بچههای گلستان علی(ع) شنیدنی است؛ هر کدام با حرفها و درسهای زیاد. فعالیت در حوزه حمایت از کودکان در معرض آسیب، در کنار همه سختیها، مسئولیتها و تلخیهایش، نوعی حس شعف و سرزندگی دارد. انرژی مثبتی که به ما هم منتقلمیشود. تصور اینکه روزانه هزار و ٢٠٠ وعده غذا برای کودکان بیسرپرست در مشهد طبخ میشود، قشنگ است و این اتفاق به همت خیران حامی مجموعه رخ میدهد. در شرایط فعلی اقتصادی کشور ما، شاید بیشتر مردم فقط به امورات خود در روزمرهشان میرسند؛ نمیتوان این حقیقت را انکار کرد. کمتر کسی میتواند کمک به دیگران را در اولویتهای سبک زندگیاش قرار دهد؛ در این میان بودن در فضایی با آدمهایی از جنس مهربانی و بخشندگی که دغدغهشان حمایت از فرزندان آسیبدیده این سرزمین با ایدههای خلاقانه است، حال آدم را خوب میکند. [راضیه زرگری]