امداد جبهه یکی از خدمات پررنگ جمعیت هلالاحمر در دوران هشت ساله دفاع مقدس بود که میتوان به جرات گفت حضور آنان به مانند پروانههای عاشق در گلستان حماسه و دلدادگی، قوت قلب بزرگی برای رزمندگان اسلام بود آنجایی که این فرشتگان مهرورزی با ارائه کمکهای نخستین و انتقال مردان بیادعا به پشت جبههها از شدت آلام مدافعان وطن میکاستند.
با گذشت چهل سال از تهاجم همهجانبه استکبار جهانی و جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه ایران اسلامی، هنوز دستاوردها و پیامدهای مقاومت و پایداری منحصر به فرد ایرانیان غیرتمند و انقلابی، جلوه نوین و معنادار خود را در معرض دید جهانیان قرار میدهد و آنان را در برابر عظمت فرهنگ جهاد و شهادتطلبی و روحیه مقاومت و دشمنستیزی تربیت یافتگان مکتب امام خمینی (ره) متحیر میسازد.
دوران طلایی دفاع مقدس همچون نگینی تابناک بر تارک تاریخ حماسه و ایثار انقلاب اسلامی می درخشد و الگوی علمی و عملی بینظیر و در نوع خود کمنظیری است تا همه ملتهای آزاده به فرموده رهبر معظم انقلاب «حماسه ملت ایران در دفاع مقدس نمایشگر قله ظرفیتهای انسانی مردم این سرزمین بود» اوج خودباوری را شاهد باشند که چگونه ملت بزرگ و سرافراز ایران در آغاز انقلاب با دستهای خالی با تکیه و اتکا به قدرت الهی و مردم در آزمون دفاع مقدس توانست ابهت غرب و شرق را در هم بشکند و از یوغ خودباختگی خود را نجات دهد.
در این رهگذر باید به نقش ویژه و تاثیرگذار امدادگران هلال احمر در دوران دفاع مقدس که همچون پروانه های عاشق در اطراف رزمندگان زخمی و مجروح می گشتند تا مرهمی بر جراحت و مجروحیت این خاک نشینان افلاکی باشند نیز پرداخته شود، فرشتگان مهربانی با نشان هلال سرخ که با همدلی، دلسوزی، عطوفت، صفا و اخلاص، انس با قرآن و ولایت، توکل، معنویت، مجاهدت فی سبیل الله و از جان گذشتگی در میدان رزم مجاهدت های بی شماری را با تقدیم ۴۸۹ امدادگر شهید از خود به یادگار گذاشتند آنهایی که با امدادگری در جبهه مصداق «صدقوا ما عاهدوالله» بودند و در نجات جان مجاهدان فی سبیل الله در خون خود غلطیدند و در زمره «من ینتظر» در آمدند و امروز همان مجاهدت ها را در هنگام وقوع انواع حوادث و سوانح طبیعی، غیر طبیعی و انسان ساخت در گوشه گوشه این مرز و بوم استمرار می بخشند.
سالهای دفاع مقدس دوران ویژه ای برای جمعیت هلال احمر بود که با تقدیم صدها شهید امدادگر توانست از آزمون مهم (امدادگری در جنگ) سربلند بیرون بیاید و کارنامه ماندگاری را از خود بر جای بگذارد.
شهدای امداگر سبک بالانه از خاک به افلاک بال گشودند و ثابت کردند که امدادگر در هر شرایطی امدادگرست، یک روز در زلزله، یک روز در سیلاب و یک روز در جبهه جنگ، اما آنچه برای او ورای سختیهای امداد و نجات اهمیت دارد، نجات جان آسیب دیدگان حوادث و مجروحان جنگی حتی به قدر از دست دادن جان خویش است.
جمعیت هلال احمر در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعثی عراق علیه ایران فعالیت های خاصی در زمینه اسکان اضطراری، انتقال مصدومان، فعالیت های امدادی و درمانی، اعزام آمبولانس به مناطق جنگی، اعزام نیروهای امدادگر به مناطق عملیاتی و ایجاد اردوگاه برای اسکان آوارگان عراقی و سایر خدمات امدادی داشته که متاسفانه در هیچ کجا ثبت، ضبط و مستند نشده است.
این جمعیت در بخش فعالیت های ترابری در طول هشت سال دفاع مقدس با بهره گیری از ۳۴ درصد از خودروهای امدادی و اعزامی خود به مناطق عملیاتی شامل انواع آمبولانس های سبک و اتوبوسی، ۵۷ درصد از خودروهای سنگین شامل کامیون و تریلر و ۹ درصد از خودروهای عملیاتی شامل جیپ و نظایر آن در ۹ هزار و ۲۳۰ مورد ماموریت های مختلف امدادی و پشتیبانی از رزمندگان اسلام مشارکت داشته است.
همچنین در این ایام واحد امداد هوایی این جمعیت با سه فروند بالگرد امدادی با انجام یکهزار و ۷۶۸ سورتی پرواز به مدت سه هزار و ۴۲۹ ساعت پروازی به امر امداد و انتقال مجروحین جنگی به بیمارستان های مختلف پرداخته است.
سازمان امداد و نجات این جمعیت نیز در حملات هوایی و موشکی رژیم بعثی عراق در اسفند سال ۱۳۶۶ خدمات قابل توجهی را به مصدومان و مجروحان این حملات ناجوانمردانه ارائه داده که در این سال و سال های بعد، امدادگران و نجاتگران هلال احمر شمار زیادی از مجروحان و زیر آوار ماندگان این حملات را نجات داده اند. همچنین جمعیت هلال احمر در دوران دفاع مقدس با استفاده از قطار بیمارستانی خود، نقش قابل توجهی در انتقال مجروحان جنگی به سایر بیمارستان های کشور داشته است.
راه اندازی واحدهای امداد تا اعزام به جبهه
طبق اطلاعات به یادگار مانده از دوران دفاع مقدس این جمعیت از همان ایام آغازین رزم، نیروهای امدادگر یگانهای رزمی به ویژه بسیج را تربیت، واحد امداد جبهه را در مراکز استانها به منظور تامین نیروهای درمانی و خدماتی راه اندازی کرده است.
همچنین هلال احمر در تامین نیروهای مورد نیاز جبهه از جمله پزشک، امدادگر، راننده، نیروهای خدماتی، آشپز، نیروهای تاسیساتی و نظایر آن هم کوشا بود.
تجهیز و راهاندازی واگنهای بیمارستانی قطار
در این هشت سال، جمعیت هلال احمر ایران نقاهتگاههایی را برای مجروحان هم در مناطق جنگی و هم در پشت جبههها برپا کرده بود که با تکیه بر همین نقاهتگاهها بود که امدادگران در کنار پزشکان و پرستاران در امور درمانی مجروحان مشارکت داشتند.
در کنار این فعالیت ها جمعیت هلال احمر ایران در ستادهای انتقال مجروحان جنگ هم عضو بود. این ستادها در فرودگاهها و ایستگاه های راه آهن مستقر و امدادگران هلال احمر در جابهجایی مجروحان هم در تلاش بودند. آنها در کنار نیروهای سایر ارگانها و با آمبولانسهایی که در اختیار داشتند، مجروحان را بیمارستانها منتقل میکردند.
اما یکی از مهمترین فعالیتهای جمعیت هلال احمر در دوران دفاع مقدس که کمتر بدان اشاره شده، تجهیز و راه اندازی واگنهای بیمارستانی قطار است.
البته هلال احمر نیروهای مورد نیاز و کادر درمانی مربوط را هم تدارک میدید و حتی برای مجروحان و جانبازان جنگ هم دست و پای مصنوعی و انواع پروتز میساخت همین فعالیت های مهرورزانه بود که به خیلی از مردم به ویژه جوانان و نوجوانان انگیزهای دوباره میداد و راهی جبهههای جنگ میکرد.
به یاد اسرا؛ از استرداد تا درمان
جمعیت هلال احمر ایران در زمینه اسرا و مفقودان جنگ هم فعالیت داشته است. آن وقت ها مرکز امور اسرا و مفقودان وجود داشت و به همت نیروهای جمعیت هلال احمر، نامههای خانواده اسرا در اردوگاههای عراق به خانوادههایشان میرسید. در این مرکز وضعیت مفقودان هم پیگیری میشد.
جمعیت هلال احمر در کمیته حمایت از اسرا و مفقودان هم عضو بود. در این کمیته کارهای مختلفی انجام میشد، مانند انجام مراحل استرداد اسرای مجروح ایرانی از اردوگاههای عراق به ایران.
اما این همه کار نبود؛ خیلی از رزمندگان در مدت اسارت شکنجه شدند، زخمی شدند و به درمان نیاز داشتند. در این کمیته امور درمانی اسرا بعد از آزادی هم پیگیری میشد.
البته حواس نیروهای امدادگر هلال احمر به خانوادههای اسرا و آزادگان هم بود. اسرا که آزاد میشدند، به خانوادههایشان کمکهای بلاعوض میکردند و برای آنها سبد کالا میفرستاد.
هلال احمر ایران اردوگاههایی هم برای مهاجران جنگ تحمیلی راه اندازی و برای آنها کارهای مختلفی از جمله انجام امور درمانی، حمایت روانی، تدارکات، تهیه پوشاک، غذا و نظایر آن را انجام می داد.
مبادله ۶ میلیون پیام بین اسرای ایرانی و خانوادههایشان
یکی از اقدامات بسیار مهم جمعیت هلالاحمر در جنگ تحمیلی پیگیری وضعیت اسرا و مفقودان بود که برای این کار اداره جست وجو و مفقودان زیر نظر اداره کل امور بینالملل این جمعیت تشکیل شد.
از همان روزهای نخست جنگ تحمیلی رژیم بعثی صدام علیه کشور، خانوادههای زیادی که از عزیزان خود بیخبر بودند برای پیگیری سرنوشت عزیزانشان به جمعیت هلالاحمر مراجعه میکردند که پرسنل ستادی هلال احمر فرمهای مخصوص مفقودان را برای آنان تکمیل و بر اساس آن، برای فرد مفقود تشکیل پرونده میدادند.
اطلاعات آنها را به زبان انگلیسی به فرم های جست و جوی مفقودان کمیته بینالمللی صلیبسرخ منتقل و بعد از طریق دفتر نمایندگی کمیته بینالمللی صلیبسرخ در تهران به کمیته بینالمللی صلیبسرخ در ژنو ارسال کردند تا مقامات صلیبسرخ هم چگونگی وضعیت مفقودان را از مقامات عراقی درخواست کنند. هلالاحمر پس از دریافت اطلاعات مربوط به اسرا و مفقودان بیوقفه پاسخها را به خانوادهها و سازمانهای مربوطه اعلام میکرد.
در طول جنگ پروندههای بسیاری برای مفقودان جنگ تحمیلی توسط هلال احمر تشکیل شد. اگر فردی در اردوگاه اسرا در عراق مورد بازدید و ثبتنام نمایندگان کمیته بینالمللی صلیبسرخ قرار میگرفت کارتهای اسارتشان توسط کمیته بینالمللی صلیبسرخ به جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران فرستاده میشد تا به دست خانوادههای اسرا برسد.
اسرا هم پیامهای خود را در برگههای مخصوص صلیبسرخ مینوشتند و صلیبسرخ پیامها را به جمعیت هلالاحمر ارسال میکرد که بهدست خانوادههای اسرا برسد.
در طول جنگ تحمیلی و دو سال بعد از جنگ تا بازگشت قطعی اسرا حدود ۶ میلیون پیام خانوادگی بین اسرای ایرانی و خانوادههای آنها رد و بدل شد.
دریافت گواهیهای شهادت، وکالتنامه اسرا از کمیته صلیبسرخ و تحویل آنها به خانوادههایشان، ارسال کتب گوناگون (کتب درسی، علمی، تاریخی، فرهنگ لغت و نظایر آن) از طریق کمیته بینالمللی صلیبسرخ برای اسرا، ارسال عینک بنا به درخواست اسرا، مبادله حدود ۹۰۰ اسیر معلول و مجروح قبل از آزادی انبوه از طریق کمیته بینالمللی صلیبسرخ در طول هشت سال جنگ تحمیلی و دو سال بعد از آن، از فعالیتهای عمدهای بود که توسط اداره جست وجو و باز پیوند خانواده هلالاحمر صورت گرفت.
ارائه معرفینامه به آزادگان برای تشکیل پرونده در سازمانهای مرتبط از اقدامات این اداره بعد از بازگشت آنان بود، همچنین درخواست گواهی پزشکی آزادگان از کمیته بینالمللی صلیبسرخ بنا به درخواست آنها. در حال حاضر هنوز پاسخگویی به استعلامهای سازمانهای مرتبط با جنگ در خصوص اسرای شهید، مفقودان و آزادگان یکی از فعالیتهای هلالاحمر است.
قصه تلخ شیمیایی
ماجرای بمباران شیمیایی در جنگ، قصه تلخ و جانکاهی است که هنوز گریبان خیلی از خانوادهها را گرفته و آنها را رها نمیکند. جمعیت هلال احمر ایران در این موضوع هم ورود و بخشی از کیف و ماسک ضد شیمیایی رزمندگان را تأمین میکرد. البته تأمین تجهیزات شیمیایی در کنار تأمین کیفهای کمکهای اولیه، برانکارد آمبولانسها و سنگرهای بهداری مناطق جنگی بود.
تیمهای عملیاتی امداد و نجات هلال احمر هم آماده باش بودند؛ آمادهباش حضور در مناطق شهری بمباران شده و بعد هم عملیات تجسس در شهرهای مورد هجوم هوایی و موشکی دشمن. با هر عملیات شیمیایی تعدادی از رزمندگان و حتی مردم بیگناه بعضی از شهرها آلوده میشدند. به مدد جمعیت هلال احمر ایران اداره امور نقاهتگاه شیمیایی در سالن ۱۲ هزار نفری استادیوم آزادی راهاندازی و تجهیز شد و همین قوت قلب بزرگی برای کسانی بود که در عملیاتهای شیمیایی آسیب دیده بودند.
بیماران شیمیایی وضعیت بدی داشتند؛ رسیدگی به آنها متفاوت بود و تخصص ویژهای را هم میطلبید. جمعیت، بیش از ۱۰۰ نفر از کارکنان مرکز و استانهای مختلف را به دانشگاه امام حسین(ع) معرفی کرد تا دورههای تربیت مربی شیمیایی را در دو ماه آموزش ببینند. در این دورهها کلاسهای مقابله با خطرات بمباران شیمیایی در شهرها هم آموزش داده میشد.
در همه این هشت سال، جمعیت هلال احمر ایران از پشت جبههها هم غافل نبود؛ ستاد جمعآوری کمکهای مردمی در سراسر ایران به راه افتاده بود. چادرهایی در نقاط مختلف شهرها برپا بود و مردم هدایایشان را از طریق جمعیت به جبههها اعزام میکردند. هدایایی که لبخند بر لب رزمندهها مینشاند و امید آنها را برای مبارزه دو چندان میکرد