فرازهایی از وصیت نامه شهید رضا قانعی زارع
خدای یکتا را شکر می کنم که سایه امام خمینی را بر سر ملت ایران گستراند؛ تا ما را از ظلمت به نور رهنمون سازد.
دشمنان اسلام و ایران عزیز، نوکران حلقه به گوش آمریکا؛ شما که دستتان به خون جوانان ما آلوده است، چشم باز کنید و ببینید که من غسل شهادت کرده ام، کفن پوشیدهام و به استقبال شهادت میروم.
پدر و مادر مهربانم، از من راضی باشید. ببخشید که نتوانستم زحمات شما را جبران کنم. در سوگ من گریه نکنید و به من ناکام نگویید.
خدایا، ما هرگز لباس رزم و جهاد را از تن بیرون نکنیم و لباس ذلت و خواری نمی پوشیم. پروردگارا! بهای خود را گران می دانم و هرگز طرف معامله ای جز تو انتخاب نخواهم کرد. بهشت جاویدان را با لذت زود گذر دنیوی عوض نخواهم کرد و لقای تو یگانه را با هیچ دیداری نخواهم سنجید.
معبودا! گفتی با جانها و مالهایتان آزمایش میشوید. اینک خود را در برابر آزمایش تو میبینم، جان خود را فدای اسلام میکنم.
تو شاهد باش که هدفی جز شهادت در راه تو را نداشتم. افتخارم این است در سنگر جهاد بمیرم. برای یاری رهبرم جان را فدا کنم. مرا در باغ مزار دفن کنید.