روایت زندگی
دوقلوها سید محمود و سید احمد هاشمی، پنجم آذر1339 در محله نوغان مشهد متولد شدند. پدرشان علیمحمد هاشمی، در ایستگاه راهآهن سوزنبان خط بود. بچههای مودب و آرامی بودند. همه دوستشان داشتند. برای هم همبازیهای خوبی بودند.
درچهار سالگی به بیماری مبتلا شدند. مشیت خدا این بود، سید احمد برود و سید محمود بماند. مدتی به مکتب رفت و قرآن خواندن آموخت. هفت سالگی به مدرسهای در خیابان طبرسی رفت.
به درس علاقه زیادی نشان میداد. خوش اخلاق و با عاطفه بود.همچون پدربزرگش از ارادتمندان معصومین(علیهم الاسلام) به شمار میرفت. با مسجد مأنوس بود. در نوجوانی سیمکشی برق ساختمان را یاد گرفت. مدرسه که تعطیل میشد، میرفت سرکار.
مهربان بود. در رفع مشکلات دیگران اگر کاری از دستش بر میآمد دریغ نداشت. خانم فاطمه هاشمی، خواهرش در این باره نقل می کند:
«یک سال زمستان برف سنگینی آمد. کوچهها پر برف بود. عبور و مرور اهالی محل را سخت کرده بود. با آن که سن و سالی نداشت برف روبی پشت بام خانه خودمان و چند همسایه را انجام داد. توی کوچه راه باز کرد تا همه راحت رفت و آمد کنند.
زنی با بچه کوچکش در برف مانده بود. بچه را بغل کرد. به خیابان اصلی رساند. برایشان تاکسی گرفت. کرایه را هم پرداخت کرد؛ برگشت خانه.»
انقلاب مردمی اوج گرفت. سید محمود هم اندیشه و تفکر رهبر انقلاب به خمینی کبیر(ره) را شناخت و درک کرد. بارها از تظاهرات با بدنی جراحتدیده به خانه برگشت.
از سوی منافقین تهدید به مرگ شده بود. این واقعه او را مصممتر کرد. بدون هیچ واهمهای فعالیتهای انقلابیاش را گسترش داد.
سال58 عضو پایگاه بسیج خیابان دریادل شد. پدرش افتخار خدمت افتخاری آستان قدس رضوی را پیدا کرد. او هم در بخش رسیدگی و کمک به محرومین و مستضعفان حرم مطهر رضوی به خدمت پرداخت.
مدتی بعد با کمک چند تن از دوستان، تاجران و کاسبان بازار، خیریهای به نام پویندگان راه علی(ع) تشکیل داد. فعالیتهای آموزشی و ارسال مواد غذایی و مایحتاج زندگی به مناطق محروم بخشی از اهداف و برنامههای خیریه بود.
اواخر سال1360 آموزش امدادگری گذراند و به مناطق جنگی جنوب کشور اعزام شد. پدرش هم، همزمان از طریق بسیج به جبهه اعزام شده بود. در آشپزخانه پادگان کوشک به عنوان کمک آشپز فعالیت داشت.
سید محمود سه ماه با عنوان امدادگر در چند عملیات شرکت کرد. بعد از یک مرخصی کوتاه، خرداد 61 جمعی تیپ امام رضا(ع) به جبهه برگشت. هفتم مرداد در جریان عملیات رمضان به مشغول امدادرسانی به مجروحین بود، ترکش به قلبش اصابت کرد. به آرزویش رسید. پیکرش در حرم امام رضا(ع) صحن آزادی به خاک سپرده شد.