قرار است خادم باشیم و با پرچم سفید صلح در انتظار ظهور منتقم خون خدا و برافراشتهشدن صلح موعود جهانی که وعدهاش را دادهاند، برخیزیم که منتظران مصلح؛ خود باید صالح باشند و به قول آوینی شهید «کار به یک یالیتنی کنت معکم» گفتن، ختم نمیشود... یاعلی مدد.
«مادرم در آیسییوی بیمارستان است و از طرف دیگر با عشق پیگیر اعزام همکاران مرکز پزشکیام.» این را یکی از مسئولان پزشکی حج هلالاحمر میگوید؛ درست پیشپای پرواز نجف در فرودگاه امام خمینی(ع)؛ درحالی که خیلی خودمانی از همه «التماس دعا» دارد و برای هماهنگی و بدرقه آمده است. جالب اینکه یک نایلون کوچک هم در جیب پیراهنش- دقیقا روی قلبش- گذاشته که کمی از گوشهاش بیرون زده: «به بچهها سپرده بودم تربت کربلا برایم بیاورند که...» او از حس قشنگ اجابت لبریز است و من با خود میگویم؛ عجب معاملهای میکند آقای دکتر، آن هم با چه کریمی که گبر و ترسا، مرهون مهر و کرم اویند، چه رسد به دوستان که در دو دنیا هوایشان را دارد. دکتر حال خوشی دارد و زائران نیز هم و این هم از برکت نام حسین(ع) است که عالم همه در عشقش به تابوتبند. دکتر حرفش را نمیزند، نه، دلش را، قطعهای از دلش را، میخواهد همراهمان کند.
حکایت طلبیدهشدنها هم متفاوت است
برخی لوازم کاروانیان تحویلشان میشود. چشمها برق میزند از شوق پرواز و برای همین هم حدود ٤ تا ٥ساعت انتظار، شیرین است در راه وصال. آقا و خانم دکتر یا پرستار و خدمه و انتظامات ندارد؛ در این راه که قرار است برای خدمت به پاکترین و عزیزترین بندگان خدا باشد که به فرموده رسول خدا(ص): «احبالله من احب حسینا»... حکایت طلبیدهشدنها هم متفاوت است. با وجود تخصص همه اعضا در زمینه کاریشان اما؛ یکی نذر کرده و سالها انتظار کشیده برای امروز و دیگری با قرعهکشی از میان جمع زیادی از کارکنان واجد شرایط هلالاحمر در یک استان طلبیده شده و عزیزی دیگر هم معتقد است، تذکره و ویزای این سفر زیارتی را از مشهد گرفته و رضای رضا(ع) باعث حضورش است. خلاصه همگی در یک نکته مشترکاند و آن اینکه: به قول باور دارند؛ به این شعار عراقیها که این روزها روی دیوار بسیاری از موکبها در مسیر زائران پیاده نجف به کربلا نگاشتهاند که «حبالحسین یجمعنا؛ حبالحسین شرفنا و حبالحسین هویتنا». زمان پرواز از زمان نشستن روی صندلی هواپیما، حدود یکساعتونیم است. فقط... و چه بسیارند آنها که در حسرت طی این طریقند و آنها که به پای دل میپیمایند، این سفر معنوی را... که «بعد منزل نبود در سفر روحانی».
امینالله در مسیر
پرواز یا به قول عربها «المطار» تهران بر سر نجف که میرسد، چشمهای همه، محو پنجرههای طیاره است تا مگر اذن ورود را از همین دل آسمان که انسان حس نزدیکی بیشتری به خدا دارد را بشود گرفت. ساعت ١٦:٤٩ نزول پرواز یا مطر عراقی است در سرزمینی که «قدم میزد علی یکروز، اینجا...» پلههای پرواز را که دو تا یکی طی میکنند، گام به خاک نجف گذاشتند در ساعت ١٦:٤٩ عصر و تا مراحل شناسایی هویت و تأیید و مهرکردن گذرنامهها در گمرک و در ازدحام این روزهای عراق سپری میشود، چیزی حدود ٣ساعت زمان گذشته که بالاخره کاروان خادمان زائران در اربعین از چرخدندههای این بروکراسی متعارف مرزی میگذرند؛ پایمان به سرزمینی باز میشود که روزگاری، بسیاری از انبیا و اولیای خدا در آن میزیسته و اکنون آرمیدهاند. زیارت امینالله مولا امام علی(ع) را آقای یعقوبی از مسئولان گروهها- پزشک مداح قم- زمزمه میکند در نجف و دقایقی بعد نمنم اشکهاست که بر سروروی کاروانیان مینشیند. در سلام و درود به مولای عدالتخواهان عالم- علی(ع). خادمان مرکز پزشکی حج و هلالاحمر قرار است تا بر عکس زائران پیادهای که اکثر آنها از نجف گام به کربلا میگذارند، ابتدا کربلایی شوند و تا خیل عظیم زائران به نینوا نرسیده «رخصت خدمت» از ارباب بیکفن(ع) بگیرند. در اقیانوس احزان اهل بیت(ع) غوطهور شده و سوار بر«سفینه نجات»، برای مدد دردمندان و نجات حادثهدیدگان دل به دریا بسپارند و نور از «مصباح الهدی» بگیرند. دو روز زیارت و گدایی در کربلا کافیست برای زنگار دلزدودن و به تعبیر امام صادق(ع)، تولد دوباره تا عزم خادمان زائران ثارالله جزمتر باشد برای خدمت بهینه و خالصتری که ذخیره آخرت و باقیات و صالحات است. انشاءالله.
اگر خستهجانی بگو یاعلی!
زیارت در کربلا که تمام میشود، با سروروی غبارآلودی که شمیم بهشتی نینوا را دارد عازم محل خدمت میشوند کاروانیان. از استقرار در موکبهای بینراهی تا نجف و کوفه و کاظمین و سامرا؛ چه تفاوتی دارد محل استقرار که درمانگاه سامرا باشد یا سیدمحمد، مسلمبن عقیل، فاطمه زهرا(س)، میثم تمار در کوفه و حکیم یا نباء و امالقرا یا که در هر نقطهای از کربلا که زائرانش پروانهوار در طوافند. مهم نیت است و کرداری که یار پسندد که قرار نیست تا ظهور منتقم خون خدا قرار داشته باشیم. قرار است خادم باشیم و با پرچم سفید صلح در انتظار ظهور منتقم خون خدا و برافراشتهشدن صلح موعود جهانی که وعدهاش را دادهاند، برخیزیم که منتظران مصلح؛ خود باید صالح باشند و به قول آوینی شهید «کار به یک یالیتنی کنت معکم» گفتن، ختم نمیشود... یاعلی مدد.یادداشت از مجتبی محمودی.