سال ۸۰ بود که جمعیت هلال احمر استان تهران کمکم در حال شکلگیری بود. عضو یک تشکل مردمی بودیم و میخواستیم همه با هم مهارتهای امدادی را بیاموزیم، آن روزها هرگز فکر نمیکردم بعد از هجده سال بخش بزرگی از زندگی من در حوزه مدیریت عملیات امدادونجات و کارهای داوطلبانه خلاصه بشود.
من شاید خوششانس بودم که با ورود به دانشگاه و جوانی وارد فعالیت اجتماعی شدم ولی از من خوششانستر کسانی بودند که از دوره نوجوانی با عضویت در سازمان جوانان جمعیت هلال احمر این فرصت را پیدا میکردند. فرصت کار داوطلبانه و اجتماعی این روزها نتیجهاش را در رفتارهای نسل جوان و رشد فردی، تحصیلات و کسب و کار اینگونه افراد نشان میدهد.
چند سالی میشود که با فعالیت دوستان پرانرژی سازمان داوطلبان فرصت آشنایی با این مفاهیم از دوران کودکی و با غنچههای هلال آغاز شده و در دسترس بخشی از جامعهمان هست. فردی که از کودکی و نوجوانی با مفاهیم صلح، دوستی و مهربانی و همکاری جمعی و همیاری آشنا میشود، به طور حتم در دوران جوانی و میانسالی انسانی مفیدتر و دغدغهپندار نسبت به جامعه خودش خواهد بود. فرصت کار گروهی و همکاری در نهادی انساندوستانه مانند هلال احمر و اجرای اقداماتی که در بیش از ۱۹۰ کشور میتواند مشابه باشد، فضایی را برای ارتباط بهتر انسانی و نزدیکی بین افراد از کشورها و قارههای مختلف ایجاد میکند.
فرصت فعالیتهای انساندوستانه در قالب اردوهای موضوعی و پروژههای مشترک مانند طرح دادرس و اقدام برای کاهش آسیبهای اجتماعی مانند طرح پیمان در نوجوانی میتواند از یک پسر یا دختر داوطلب انسانی دغدغهمند و آماده خدمت به جامعه و اطرافیان بسازد. مشارکت در طرحهای ملی و استانی مانند طرح ملی امدادونجات یا راهنمای نوروزی یا طرحهای تابستانی، فرصت آشنایی با مردم جامعه و مشاهده شرایط واقعی را برای تک تک دختران و پسران داوطلب سازمان جوانان جمعیت هلال احمر فراهم میکند که این مجال در زندگی روزمره و آینده آنها بسیار موثر است.
این روزها که کار داوطلبانه خیلی راحتتر در دسترس است و عضویت و آشنایی با نهادهای اجتماعی گستردهتر شده، باید قدر تجربیات و خاطرات قدیم را بیشتر دانست. در زمان نوجوانی من این فرصتها خیلی راحت و در دسترس نبود ولی امروز با چند کلیک میشود خبردار شد و اطلاعرسانی کرد. البته که شاید بشود گفت روحیه داوطلبی هم مثل گذشته نیست و دغدغههای معاش و آینده ممکن است افراد را از جذبشدن و همکاری داوطلبانه در نهادهای اجتماعی دور کند، یا به بیان بهتر آنها را از این موضوع بترساند که اگر زمانی را در این نهادها صرف کنم، نتیجهاش چه میشود؟
با این حال باید بگویم تجربه و فرصت کار داوطلبانه و فعالیت اجتماعی اگر در نوجوانی و جوانی رخ دهد، بسیار به شکلگیری شخصیت اجتماعی این افراد کمک میکند. آشناشدن با افراد همفکر که شاید بزرگتر هستند، فرصت شناخت مستقیم و بهتر از جامعه و محیط کسبوکار را به یک نوجوان یا جوان میدهد. مهارتهای ارتباطی و اجتماعی که در طول کار داوطلبانه کسب میشود، فرصت آموزش حین کار و کسب تجربه بدون پرداخت هزینهای برای رفتن به کلاس را برای این افراد ایجاد میکند. خود من برنامههای آفیس را در زمان کار داوطلبانه و با تمرین و تجربه بدون یک ریال هزینه کلاس آموزشی آموختم. البته که همه فرصتهای کار داوطلبانه برای جوانان اینها نیست ولی میتواند مقدمه و پیشزمینه کسب فرصتهای بهتر دیگر باشد. هر روزی که یک جوان و نوجوان به سازمان جوانان جمعیت هلال احمر میپیوندد آن روز را باید جشن گرفت؛ چون نشان از امید به آینده دارد، ضمن تبریک به همه داوطلبان جوان جمعیت هلال احمر جا دارد از همه امدادگران شهید و داوطلبانی که برای امدادرسانی در دوران دفاع مقدس جان خود را برای دفاع از میهن و صلح و آرامش امروز ما فدا کردند، یاد کنیم.