پیوندی آسمانی
سوره مبارکه النور آیه ۳۲
وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم ۚ إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ
مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایشدهنده و آگاه است!
نخستین روز از ماه مبارک ذیالحجه، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر مانند آن در تاریخ تکرار نشد.
تاریخ اسلام از ازدواج امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) به عنوان یکی از شایسته ترین و مستحکم ترین پیوندها یاد می کند. الگوی موفقی که جوانان در هر عصر و دوره ای می توانند با الهام گرفتن از ساده زیستی آنان ازدواجی آسان را سرلوحه زندگی خود قرار دهند.
فریضه ازدواج نه تنها در دین اسلام که در دین های دیگر نیز مورد ستایش قرار گرفته است و کمتر مسلمانی را می توان مشاهده کرد که این حدیث پیامبر اسلام(ص) «ازدواج سنت من است پس هر که از سنت من روی بر گرداند از من نیست.»را نشنیده باشد.
پیامبر اسلام(ص) خودشان نیز تلاش کردند، نه در سطح شعار بلکه در عرصه عمل نیز این سنت نیکو را گرامی دارند و با پیوند یگانه دختر خود با حضرت علی(ع) الگویی شایسته برای ازدواج امت خود به یادگار بگذارند. فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام(ع) و از اصیل ترین خانواده های طایفه قریش به شمار می رفتند و این بانوی نمونه به «ام ابیها» مشهور و در همه حال یار و همدم پدر بزرگوار بودند و در کمالات اخلاقی و معنویات در عالی ترین مرتبه انسانیت قرار داشتند.
حال این بانوی بزرگ جهان اسلام با شخصیتی ازدواج می کنند که از تمام دارایی های دنیا تنها یک شمشیر، زره و شتر در اختیار دارد. آنچه برای فاطمه(س) و پدر مهم است نه دارایی بلکه هم ترازی در ایمان و تقوا است؛ شرایطی که علی(ع) در حد کمال از آن بهره برده بود. علی(ع) به دستور پیامبر(ص) با فروختن زره (پیراهن جنگی) خود توانست 500 درهم به دست آورد و مهریه همسر خود را پرداخت کند؛ مهریه ای اندک و ناچیز برای یکی از ماندگارترین پیوندهای تاریخ، بی شک بدون حکمت نیست.
با چنین پیوند ساده اما مستحکمی فرزندان پاکی همچون امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و سپس دیگر امامان معصوم(علیهم السلام) پا به عرصه گیتی گذاشتند و هر یک با ماموریت خود در تاریخ جاودانه شدند.
بی تردید پیوند زناشویی هر چه به این الگوی موفق تاریخی نزدیگ تر باشد از گزند مصون خواهد ماند و دور شدن از آن می تواند به گسست و فروپاشی بنیان خانواده بیانجامد. اهمیت الگوگیری از ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) با هدف تحکیم کانون خانواده سبب شد تا سالروز ازدواج آنها را به عنوان «روز ازدواج» نامگذاری کنند.
دلایل خوب برای ازدواج
بخاطر اینکه عاشق هستید- با وجود اینکه عشق نباید تنها دلیل ازدواج باشد اما با این حال یکی از عناصر موفق در اکثر ارتباطات زناشویی موفق است.
برای ایجاد تعهد- شما تصمیم گرفته اید علیرغم آگاهی از قصور و ضعفهای همسرتان برای همیشه با هم باشید.
این بخشی از فرهنگ شماست- مراسم ازدواج جزئی لاینفک از فرهنگ و باورهای دینی و یک بخش حیاتی از هسته ی نظام ارزشی شماست.
برای ايجاد يک خانواده- هر دوی شما از یک ارتباط امن و متعهدانه برای مدتی لذت برده اید و احساس می کنید که ازدواج بهترین وسیله برای ایجاد محیطی برای پرورش فرزندان است.
جشن گرفتن- چون میخواهید اقوام و دوستانتان با شما در شادی و تعهدتان شریک باشند.
زمان مناسبی برای ازدواج است- روابط تان استوار و امن است و میخواهید با ازدواج آنرا استحکام بخشید.
قبل از آماده شدن برای ازدواج بد نیست نگاهی به سئوالات قبل از ازدواج بیاندازید.
آسیبشناسی افزایش سن ازدواج
سن ازدواج یکی از شاخصههای مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد یک جامعه محسوب میشود. در کشور ما که هنجارهای دینی نزد عموم مردم از مطلوبیت خاصی برخوردار است و جوانان بخش غالب جمعیت را تشکیل میدهند ، این ارزیابی در حوزه اخلاق اجتماعی و روحیه جمعی نیز مطرح میشود .
سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود، ازدواج واجب میشود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج میداند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد میکند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه میگذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل میداند. یعنی سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمیآید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه شود، ازدواج واجب میشود. اما در جوامع امروزی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و این شروع بسیاری از مشکلات است.
جوامع غربی این خلا زمانی یا در حقیقت دوره بحرانی را با روابط آزاد جنسی که پشتوانه قانونی دارد، میپوشانند اما جامعه دینی ما چنین راهکاری را برنمیتابد. بالطبع در چنین شرایطی، آشکار شدن آسیبهای دوره بحرانی ناگزیر است چرا که نه میتوان مطابق راهکار دینی، سن ازدواج را به دوران بلوغ نزدیک کرد و نه شرایط فرهنگی و اجتماعی دنیای معاصر اجازه میدهد جامعه در شرایطی سالم افزایش سن ازدواج را تاب بیاورد.
خویشتنداری فرمان خداوند متعال برای فردی است که به هر دلیل توانایی ازدواج ندارد و جنبهای موقت یا استثنایی دارد و هرگز یک راهکار عمومی برای اداره جامعه دینی محسوب نمیشود.
در این باره توسلی به آموزههای دینی مبنی بر خویشنداری تنها گزینه پیش روست که باز هم به دلیل شرایط فرهنگی روز و حاد بودن آسیبهای تاخیر در ازدواج به صورت عمومی و گسترده راه به جای نمیبرد. از زاویه دیگری نیز میتوان به این مساله نگاه کرد. اراده خداوند برای زندگی انسان و دستورات وی مطابق دین مبین اسلام که دین فطرت و طبیعت است بر ازدواج، تسکین روحی و جسمی و بقای نسل تاکید دارد و دستور ارزشمند خویشتنداری که برای جلوگیری از آغشته شدن فطرت فرد به بیمبالاتی و گناه است نباید با یک راهکار دائمی اشتباه گرفته شود.
چنانکه امیرالمومنین علی(ع) پس از اجرای حد درباره جوانی که از تجرد به گناه افتاده بود ، دستور داد تا از بیتالمال وی را تامین کنند و تاهل را بر وی امکانپذیر ساخت .
در عمل نیز نزدیک شدن سن ازدواج به مرز دهه سوم زندگی، پیامدهای رفتاری و روانی وحشتناکی برای جامعه امروزی به دنبال دارد. پژوهشها در این باره از رابطه افزایش سن ازدواج و رواج تجرد با مفاسد و آسیبهای اجتماعی حکایت میکنند و جامعهشناسان و صاحبنظران مکرر در این باره هشدار میدهند. از منظر روانشناسی، تجرد طولانی مدت ریشه بسیاری از آسیبهای فردی و اجتماعی است.
چه زمانی ازدواج کنیم؟
اگر بخواهیم بدون توجه به عوامل و موانع اجتماعی و بدون توجه به آداب و رسوم و تشریفات و سلیقه های گوناگون، مساله را بررسی کنیم، باید بگوییم: جواب این سوال که «چه زمانی ازدواج کنیم؟» در درون و فطرت و سرشت انسان نهفته است و نیازی به جواب و استدلال علمی و فلسفی ندارد. باید به درون خودمان مراجعه کنیم و از فطرت و میل ها و غرائز خود که صادقانه و بدون توجه به موانع و تشریفات و عادات و رسوم و سلیقه ها جواب می دهند پاسخ صحیح رادریافت نماییم. مانند گرسنگی و تشنگی، که قانون بردار نیست و نمی شود به انسان گفت چه زمان غذا بخور و چه زمان نخور، آب بنوش یا ننوش؛ بلکه انسان
بطور طبیعی درک می کند که چه زمانی گرسنه و تشنه است و چه زمانی نیست و چه زمانی باید بخورد و چه زمانی نه. بله، می شود در اموری برایش قانون وضع کرد.مثلاً: غذای فاسد و حرام نخور، آب کثیف ننوش، بلکه غذای حلال و مفید و سالم بخور، در هنگام روزه غذا نخور و...، اما در باره اصل گرسنگی و تشنگی و خوردن و نوشیدن، نمی شود زمان و قانون تشریعی وضع کرد.
نیاز به همسر و تشکیل خانواده، یک نیاز فطری و غریزی است که خداوند از روی حکمت، این نیاز مقدس و شدید را در وجود انسان قرار داده است و در فصل مخصوص خود، سر بر می آورد و «طلب» می کند.
اگر به موقع و به طور صحیح، به این نیاز پاسخ داده شود و خواهشش برآورده گردد، مسیر طبیعی خود را طی می کند و به کمال می رسد و انسان را به کمال می رساند؛ و اگر به تاخیر انداخته شود، و یا به طور غیر صحیح و غیر طبیعی به آن جواب داده شود، از مسیر طبیعی خود منحرف شده و طغیان می کند؛ هم خود فاسد می گردد و هم آدمی را فاسد می گرداند. همان گونه که اگر به نیاز غریزی و طبیعی گرسنگی و تشنگی پاسخ متناسب داده نشود، به انحراف کشیده می شود و انسان را به بیماری و فاسد خوری و حرام خوری و احیاناً به دزدی و مرگ می کشاند.
پس هر چه قانون در این باره وضع می کنیم، باید درباره اعتدال این نیاز و سر و سامان دادن به آن و کمک به حل مشکلات و بر داشتن موانع و خارهای راه آن باشد؛ اما درباره اینکه زمان اشباع این نیازکی است؟ و چه زمانی باید دختر و پسر ازدواج کنند؟ قانون بردار نیست؛ یعنی قانون «تشریعی» ندارد، قانونش «تکوینی» است و آفریدگار در درون انسان به ودیعت نهاده است.
پس، باید و نباید در این زمینه، صحیح نیست، بلکه می توان برای «آمادگی» و به عنوان به دست آوردن «پیش آگاهی» نسبت به آن، برای فراهم کردن «زمینه مساعد» برای پذیرایی از آن، مطالعه و تحقیق کرد.
قانون اسلام در این باره این است که: ازدواج «مستحبّ موکّد» است امّا هر گاه این نیاز، سر بر آورد و خواست طغیان کند و انسان را به حرام بیندازد، ازدواج «واجب» می شود و عقب انداختن آن «حرام». که این قانون «تشریعی» نیز، باز -گشتش به قانون «تکوینی» است؛ یعنی هر گاه بلوغ حاصل شد ، ازدواج مستحبّ می شود و هر گاه خواست زمینه طغیان و فساد و گناه پیش آید، واجب می شود. هنگامی که انسان بالغ شد (بلوغ به معنایی که بیان کردیم) زمان ازدواج او فرا رسیده و تأخیر در آن به هیچ وجه صلاح نیست؛ همان گونه که جلو انداختن آن هم صلاح نیست؛ مانند میوه «کال» و «نارس» است.
زمان بلوغ جنسی و عقلی
«مناطق، محیط ها، جامعه ها، نسل ها، نژادها، قبیله ها، خانواده ها و افراد، در این زمینه یکسان نیستند، بلکه تفاوت هایی با هم دارند. مثلاً: در سرزمین های «گرمسیر» بلوغ جنسی زودتر می رسد تا مناطق «سرد سیر» و در محیط های «باز و شلوغ» که برخورد زن و مرد و دختر و پسر بیشتر است، و در محیط های غیر مذهبی و بی بند و بار که مسائل محرم و نامحرم و حجاب و عفّت کمتر رعایت می شود، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا در محیط های مذهبی و پاک و با عفّت و پایبند به قوانین شرعی؛ در خانواده های غیر مودّب و بی فرهنگ که رعایت حفظ مسائل جنسی را نمی کنند و احیاناً بچه ها شاهد مسائل جنسی پدر و مادر خود هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا خانواده هایی که این مسائل را رعایت می کنند .
منبع:
Khamenei.ir
Haj news
Rasme asheghi.blog fa.com