امروز: ۱۴۰۳/۲/۱۴



تاريخ: ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۳ دي ساعت ۱۲:۱۲ کد مطلب: 1897
 تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر کیفیت زندگی

تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مشترک دختران مقطع متوسطه

نرگس نیکزادکارشناس ارشد جغرافیا وبرنامه ریزی شهری[1]

چکیده

براي شکل گيري یک خانواده مستحکم وسالم علاوه برانتخاب مناسب وآگاهانه،به دست آوردن دانش واطلاعات اولیه جهت شروع یک زندگي مشترک براي دوطرف امري بدیهي است که بایدآموزش مهارتهاي زندگي براي دختران وپسران پیش بیني شود،تادرآینده به صرف یکسري ناسازگاريهاي اولیه نهادخانواده ازهم گسسته نشود . درصورت کم توجهي به این نهادمقدس،بسیاري ازآسیبهاي اجتماعي بزرگ درمتن آن آماده شکل گيري خواهدبود. گيرند .بایداستفاده ازآموزش مهارتهاي زندگي درکنارسایرموادآموزشي درمدارس ومراکزآموزشي وتربیتي موردتوجه وتأکیدقرارگيرد . بابرگزاري کلاسها،همایش ها،کنفرانسها،تهیه فیلم وتراکتهایي بامحتواي آموزشهاي مهارتهاي زندگي(مهارتهاي رویارویي وارتباط،سازگاري،خودآگاهي،شیوه هاي تربیتي،ارضاءنیازها،تعهددرزندگي زناشویي وانتخاب همسر)وبابهره گيري ازتوان علمي وکارشناسي متخصصين حوزه مشاوره،روانشناسي ومددکاري اجتماعي باعث توانمندي اعضاي خانواده  هاشوند لذا برای این منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مشترک دختران مقطع متوسطه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه مورد پژوهش 20 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان رشتخوار می باشد که میزان تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مشترک دختران در قالب یک پرسشنامه 15 سوالی مورد سنجش قرار گرفت اطلاعات در محیط نرم افزار SPSSو با استفاده از آزمونTتحلیل شده که نتایج حاصله از وجود یک رابطه ی معنادار بین تاثیر آموزش مهارت های زندگی با افزایش کیفیت زندگی مشترک دانش آموزان دختر مقطع متوسطه را نشان می دهد.

واژگان کلیدی: ارزیابی، آموزش مهارت های زندگی ، کیفیت زندگی مشترک، دختران مقطع متوسطه

مقدمه

خانواده نهادياجتماعي ویکي ازنهادهاي بنیادي درجامعه انساني به شمارمي رودکه ازیک طرف بانظام اجتماعي وازسوي دیگرمستقیمابافرددرارتباط است.بااینکه تمامی جوامع ازدواج رایکی ازعوامل سلامت روانی جامعه می دانندچنانچه زندگی زناشویی شرایط نامساعدرابراي ارضاي نیازهاي روانی همسران ایجادکند،نه تنهاسلامت روانی تحقق نمی یابدبلکه اثرمنفی وگاه جبران ناپذیررابجاخواهدگذاشت(آماتو،1997)چنانچه خداونددرقرآن کریم براین مهم تاکیدداشته وهمسران رامایه تسکین معرفی می کند .ومنْآیاتهأَنْخَلَقَ لَکُم مّنْ أَنفُسکُم أَزواجالّتَسکُنُواإِلَیهاوجعلَ بینَکُم مّودّةًورحمۀً(سوره30 آیه21).کیفیت زندگی ازمهمترین مؤلفه هاي مفهوم کلی بهداشت محسوب می شود. به گونه اي که به عقیده ي هنکلیف وهمکاران ( 1993 ) براي تعیین نیازهاي حیطه سلامت ارتقاءسطح سلامتی افرادکیفیت زندگی آنهاازشاخصهاي لازم وضروري است ازجمله عوامل اثرگذاربرکیفیت زندگی زوجین میتوان به کسب مهارتهاي زندگی به عنوان یکی ازمهارتهاي پایه زندگی وتاثیرگذاربرسلامت روان افراداشاره کردبخصوص که زوجین درگام هاي اول زندگی به دلیل عدم آشنایی کافی بایکدیگربامسائلی دست به گریبان هستندکه بلافاصله بعدازشروع زندگی مستقل بروزمیکند(موسوي،1384).

آموزش مهارتهاي ارتباطي جهت ايجادآمادگي درافرادبراي رویارویي وداشتن ارتباط مؤثروهماهنگ بادیگران،یک امرضروري به شمارميرود . اگرزوجين باکسب آموزشهاي لازم ومهارتهاي زندگي،درارتقاءتوانایيهاي رواني اجتماعي وروشهاي ارتباطي مهارت کسب کنندبه راحتي مي توانندبسیاري ازمسائل زندگي مشترک خودراحل وفصل کرده واززندگي لذت بیشتري ببرند . لذا دراین مقاله برآنیم با توجه به این که جوامع امروزي،به دلیل سقوط ارزشهاي اخلاقی ومذهبی،کانون مستحکم خانوده دربسیاري ازجوامع تضعیف گردیده است ودرنهایت به انحطاط آن جوامع منتهی شده است. پس وظیفه مسئولان هرجامعه سالم این است که باطرح برنامه هاي علمی سازنده درجهت بالابردن آگاهیهاي فردي واجتماعی به افراددراین امرخطیرکمک نمایندتاتدابیروامکانات بالقوه خودرابه کارگیرندتاسلامت جسمی،روانی،اجتماعی،فرهنگی وعلایق معنوي وفراهم آوردن زمینه لازم براي تحقق یک زندگی پویاوسالم که ضامن سلامتی آن جامعه است براي سالهاي آینده مهیاسازد.که اثرات آموزش مهارتهاي زندگي رادرزندگي مشترک زوجين وتحکیم بنیان خانواده موردبررسي قراردهیم.با توجه به مقدمه فوق سؤالاتی که مطرح می شود این است که آیا آموزش مهارت های زندگی در بین دختران مقطع متوسطه می تواند کیفیت زندگی مشترک آنان را افزایش دهد؟

اهداف پژوهش

عنوان پژوهش حاضرتاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مشترک دختران مقطع متوسطه است که اهداف زیر را دنبال می کند:

-         ارتقاء سازگاری فرد ابتدا با خودش و سپس با دیگران

-         کمک به گسب خودآگاهی و شناخت توانایی ها ،نقاط ضعف و قوت

-         ساختن یک شهروند متعادل و مقبول اجتماع و تقویت رو حیه ی همزیستی مسالمت آمیز

-         کمک به ارتقاء کیفیت زندگی مشترک

روش های پژوهش

براساس موضوع واهداف موردمطالعه، روش تحقيق دراين پژوهش روش توصيفي- تحليلي خواهدیود،،اطلاعات لازم ازطريق مطالعات اسنادي،كتابخانه اي،جمع آوري شده است. لذا در اين تحقیق سعي بر اين است با گردآوري اطلاعات به طرق مختلف ازجمله روش هاي اسنادي، کتابخانه ای و پرسشنامه اي و.... ارزيابي مختصري از تاثیر آموزش مهارت های زندگی انجام پذيرد . براي اين منظور اطلاعات بدست آمده ازبرداشت های نگارنده واردمحیط نرم افزار SPSSگرديددر نهایت برای آگاهی از عدم میزان تاثیر آموزش مهارت های زندگی پرسشنامه ای تمام شماربه تعداد20 پرسشنامهتکمیل گردیدوتمامی ابعاداجتماعی،جسمانی،تحصیلی وخودآگاهی دختران مقطع متوسطه موردتجزیه وتحلیل قرار گرفت. در این پرسشنامه ها در ابتدا ضمن بیان مشخصات فردی و اجتماعی هر پاسخگو،ازپاسخگويان خواسته شد در مورد میزان تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مشترک آنان، نظرات و پیشنهادات خود را بیان کنندسپس نتایج آن با آزمونTتک نمونه ای وآزمون فریدمن در محیط Spssمورد ارزیابی قرار گرفت.

 

 

 

 

 

 

 

نمودار شماره 1 فرايند تحقيق را نشان مي دهد .

 

   تهیه و نتظیم طرح نظری بیان مسئله تحقیق،اهداف سوالات و فرضیات و روش تحقیق 

مرحله دوم

استخراج مفاهیم پایه و مدل فکری برخورد با مسائل

مرحله سوم

برداشت اسنادی و کتابخانه ای و اطلاعات پرسشنامه ای

مرحله چهارم

ورود اطلاعات بهSPSS ، تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده جهت تایید یا رد فرضیه تحقیق

مرحله پنجم

نتیجه گیری از داده ها،ارائه پیشنهادات در راستای اهداف و فرضیه های تحقیق

ماخذ:نگارنده،1393

فرضیات پژوهش:

1-     گذراندن دوره های آموزش مهارت های زندگی سازگاری زندگی اجتماعی دانش آموزان را سبب می شود.

2-     گذراندن دوره های آموزش مهارت های زندگی سطح اضطراب حالت دانش آموزان را کاهش می دهد.

3-    گذراندن دوره های آموزش مهارت های زندگی موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.

پیشینه پژوهش

بررسی تحقیقات انجام شده در ایران

1)نتایج تحقیق شریفی (۱۳۷۲)، نشان می دهد كه آموزش مهارت حل مسأله می تواند در بهبودی یا كاهش میزان افسردگی نوجوانان و علائم اختصاصی افسردگی آنان مؤثر باشد، موجب افزایش میزان كفایت شخصی آنها و توانایی ایشان در روابط بین فردی با همسالانگردد.                                                               .
۲) احمدی زاده (۱۳۷۳)، در تحقیق خویش به این نتیجه دست یافت كه آموزش مهارت حل مسأله با افزایش شایستگیهای اجتماعی و ارتقاء سطح روابط بین فردی نوجوانان ارتباط قاطع دارد و بر افزایش مفهوم خودِ تحصیلی نوجوانان مؤثر می باشد.
۳) پاپیری (۱۳۷۶)، در تحقیق خود ۲۶ نفر از دانش آموزان دختر و پسر را كه سابقه اقدام به خودكشی داشتنند، بطور
تصادفی انتخاب نمود و به دو گروه آزمایشی و كنترل تقسیم نمود. بعد از ۱۲ جلسه آموزش حل مسأله به دو گروه آزمایشی، این نتایج حاصل شد كه آموزش مهارت حل مسأله می تواند در كاهش میزان افسردگی و ناامیدی و بهبود مهارت های مقابله ای نوجوانان اقدام كننده به خودكشی مؤثر باشد.                                                          .
۴) نتایج بررسی اجرای آموزش مهارت های زندگی برای مقاطع چهارم و پنجم ابتدایی در ۶ استان كشور (تهران، كرمانشاه، شهرستان های استان تهران، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و ایلام) توسط دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی۷۸-۷۷ نشان داد كه در پیش آزمون بین گروه كنترل و آزمایش تفاوت وجود ندارد. اما در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات دو گروه وجود دارد. همچنین بین تفاوت نمرات دانش آموزان دختر و پسر ارتباط معنی دار وجود دارد و در مقایسه استان ها، استان كرمانشاه بالاترین نتایج را نسبت به استان های دیگر دارد.
۵) اسماعیلی (۱۳۸۰)، در پژوهش خود اثر آموزش درس مهارت های زندگی در تعامل با شیوه های فرزند پروری را بر عزت نفس دانش آموزان استان اردبیل مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد كه میانگین نمره عزت نفس دانش آموزانی كه درس مهارت های زندگی را گذرانده بودند، بیشتر از دانش آموزانی بود كه درس مذكور را نگذرانده بودند. این یافته با نتایج تحقیقات «انجمن روان شناسی آمریكا»۱ (۱۹۹۶ و ۱۹۹۴) هم سو بود. بدین معنا كه آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. در این پژوهش با مقایسه عزت نفس دختران و پسران، میزان عزت نفس دختران پایین تر از پسران بوده است. بنابراین، نتایج این تحقیق، ضرورت آموزش مهارت های زندگی جهت افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر را پیشنهاد می كند.                                                                                                            .
۶) طرح تحقیقاتی تحت عنوان «نقش آموزش مهارت های زندگی و شیوه های مقابله در پیشگیری از مصرف سیگار، حشیش و الكل بین نوجوانان استان هرمزگان» توسط دكتر «سیدمحمدموسوی» پیشنهاد شده است. اهداف این طرح كاهش میزان بروز مصرف سیگار، الكل و حشیش و به تعویق انداختن زمان مصرف آن بین دانش آموزان مقاطع اول و دوم متوسطه با استفاده از آموزش های رهبری شونده توسط گروه همسالان می باشد. نتایج مورد انتظار آن، رشد توانائیهای فردی در مقابله با استرس و حل مشكل، اعتماد به نفس، رشد و بهبود روابط خانوادگی و ارتباط با همسالان، پیشگیری از ترك تحصیل بین دانش آموزان و جلب مشاركت فعال دانش آموزان در جهت آموزش و انتقال آموخته ها می باشد. (آقاجانی، ۱۳۸۱).
۷) در پژوهشی كه در سال ۸۰ توسط منصور باقری و دكتر هادی بهرامی احسان در رابطه با نقش آموزش مهارتهای زندگی بر دانش و نگرش نسبت به مواد مخدر و عزت نفس دانش آموزان انجام گرفته است، نتایج نشان داد كه آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان موجب ایجاد تغییرات معنی دار در دانش، نگرش و عزت نفس آن ها در سطح (
p<۰/۰۰۱) شده است ( منابع موجود در دفتر پیشگیری وزارت آموزش و پرورش).                                   .
۸) در تحقیقی كه در سال تحصیلی ۸۲-۸۱ توسط كارشناسی بهداشت و تغذیه آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران بر روی ۱۵۱۷ نفر از دانش آموزانی كه مهارت های زندگی به آن ها آموزش داده شد، انجام گرفت، نتایج نشان داد كه در مرحله پیش آزمون بین دو گروه هیچگونه تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما در مرحله پس آزمون میانگین نمرات گروه آزمایشی تفاوت معنی داری با گروه كنترل نشان داد كه حاكی از موفق بودن برنامه آموزش مهارت های زندگی بود (منابع موجود در دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش).                                                    .
۹) در تحقیقی كه توسط خاكپور (۱۳۸۱) در رابطه با شیوه های نوین در پیشگیری و درمان اعتیاد از طریق آموزش مهارتهای زندگی، بر روی ۲۴۲ نفر (۱۲۱ نفر گروه آزمایش و ۱۲۱نفر گروه كنترل) انجام شد، نتایج تحقیق نشان داد كه اجرای برنامه آموزش مهارت های زندگی اثرات بلند مدتی در پیشگیری از شروع مصرف مواد مخدر و یا گرایش به مواد مخدر را تأیید می نماید. همچنین مشخص گردید كه عملكرد تحصیلی دانش آموزان نیز بهبود چشمگیری پیدا كرده است .                  .

                                             بررسی تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
۱) تلادو۱ و همكاران( ۱۹۷۴) دریافتند كه توانایی بیشتر در حل مسأله با افزایش عزت نفس و پایگاه درونی رابطه دارد. ( به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹).                                                                                      .
۲) نتایج پژوهشی كه اثر آموزش مهارت های زندگی را در زمینه خودآگاهی بررسی نمود، نشان داد كه به دنبال این آموزش، دانش آموزان صداقت بیشتر، نوعدوستی بیشتر و پرخاشگری كمتر نشان می دهند. (ویك لانگ۲، ۱۹۷۹ به نقل از نوری و محمد خانی، ۱۳۷۹).                                                                               .
۳) بوتوین۳ و همكاران (۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵) ده مقاله مستقل را در مورد تأثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر كاهش سوء مصرف سیگار، الكل و مواد مخدر در دبیرستان های امریكا انجام دادند، نتایج نشان داد كه اجرای این برنامه یك كاهش۴۰ تا۸۰ درصدی را در مصرف سیگار، مواد مخدر و الكل بوجود آورده بود. (به نقل از خاکپور، ۱۳۸۰).
۴) بوتوین و همكاران(۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴) اثر برنامه آموزش مهارت های زندگی را بر مصرف الكل، سیگار و دارو بررسی نمودند. این برنامه شامل آموزش مهارت های ارتباطی، تصمیم گیری، اضطراب و استرس بود. نتایج نشان داد كه آموزش ها در كاهش مصرف سیگار، الكل و دارو مؤثر بوده اند. (به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹).                                               .
۵) در بسیاری از بررسی های انجام شده، در زمینه اثر مهارت های زندگی بر عملكرد تحصیلی، از طرح های غیر تجربی استفاده شده است. مثلاً در برنامه آموزش مهارت های «لایونز كوئست»۱ دو تغییر چشم گیر به دست آمد:
۱) افزایش اعتماد به نفس كودكان ۲) بهبود رابطه معلمان و شاگردان. تمام معلمان و شاگردان شركت كننده در این طرح از برنامه رضایت داشتند. (كوئست زیر چاپ، به نقل از نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹).                                                        ۶) در مطالعه پارسونز۲ و همكاران (۱۹۸۸) در مورد مهارت های زندگی، رابطه معلمان و شاگردان بهتر و رفتار شاگردان در كلاس سازگارانه تر شد.                                                               .
۷) مطالعه دیگری در پرتوریكو نشان داد كه پس از اجرای برنامه مهارت های زندگی، غیبت شاگردان از مدرسه كاهش یافت (كوئست چاپ نشده). همچنین بررسی های دیگر نشان داده اند كه به دنبال اجرای چنین برنامه هایی، حضور دانش آموزان در مدارس و میانگین نمرات كلاسی آنان افزایش و بدرفتاری آنان كاهش چشمگیری یافت. (نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹).
۸) در پژوهش مهم دیگری كه بر روی ۹۰۰ دانش آموز در ونزوئلا صورت گرفت، مهارت فكركردن به كودكان گروه آزمایشی،آموزش داده شد و سپس این افراد با یك گروه كنترل همتا مقایسه شدند.هر دو گروه،در ابتدا و انتهای بررسی،آزمون های هوشی وآزمون های تحصیلی را تكمیل نمودند. نتایج نشان داد كه هوش گروه آزمایش،بطور معنادار و رضایت بخشی افزایش یافت، نگرش معلمان نسبت به فرایند آموزش تغییر نمود و علاقه بیشتری به شاگردان نشان دادند.
۹ ) پژوهش وسیع تری كه روی یك نمونه ۲۴۰۰۰ نفری صورت گرفت نیز چنین تغییرات معناداری را پس ازاجرای آموزش نشان داد.(گونزالس۱،۱۹۹۰به نقل از نوری و محمدخانی، (۱۳۷۹).                                                                       )

 

محورهاي آموزش مهارتهاي زندگي

آموزش مهارتهاي زندگي بایدبرچهارمحورزیراستوارباشد :

الف)یادگيري وکسب دانش واطلاعات ضروري زندگي . افرادبایدآموزش ویادگيري راپدیده اي مستمربدانندتابتوانندخود

رابراي آموختن راهکارهاي مناسب جهت سازگاري باناملايمات زندگي مهیاکنند .

ب)یادگيري براي به کاربستن اطلاعات ومهارتهاي زندگي.بایدبه افرادبااستفاده ازروشهاي مؤثر،انگیزهي لازم جهت به کاربردن اطلاعات آموخته شده درزندگي رابه وجودآورد .

ج)بایدبه افرادمهارتهاي باهمزندگي کردن ودرکنارهم زندگي کردن راآموزش دادتاآنهابتواننددرزمینه مواجهه بامشکلات واختلافات بين فردي توانایيهاومهارتهاي لازم راکسب کنند .

د)شیوه هاومهارتهاي بهتروسالمترزندگي کردن به دختران آموزش داده شودتاآنهابتوانندبااستفاده ازروشهاي مؤثرکیفیت زندگي خودراارتقاءداده ومهارتهاي لازم براي داشتن زندگي بهتررابه دست آورند .

تحلیل یافته های پرسشنامه ای

برای آگاهی از نظرات دانش آموزان در ارتباط با تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی مشترک آنان20 پرسشنامه (15سوالی) تهیه و تنظیم شد و در اختیار آنان قرار داده شدوسپس نتایج آن در محیط spss(با آزمونTتک نمونه و فریدمن)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

آزمون [2]Tتک نمونه ای

برای استفاده از توزیع نرمال جهت آزمون میانگین یک نمونه ، باید میانگین و انحراف معیار جامعه را بدانیم ، اما بیشتر اوقات انحراف معیار جامعه معلوم نیست و بایدمقدار آن را از روی انحراف معیار نمونه برآورد کنیم در این گونه موارد از یک توزیع دیگر که به نرمال نزدیک است به عنوان آماره ی آزمون استفاده می کنیم که آزمون Tتک نمونه ای،نمونه ای از آن است(افشانی،1390).

دراینجابراي ارزیابی فرضیه ازآزمونT تک نمونه اي استفاده شده است،به اینصورت که نظرات نمونه موردمطالعه درباره هر یک ازابعاد(اجتماعی،جسمانی،تحصیلی،خودآگاهی)باحدمتوسط محاسبه شده درآن بعدمقایسه شده تامیزان رضایت از آموزش مهارت های زندگی موردارزیابی قرار گیرد،براین اساس نتایج زیر بدست آمده است.

بعدخودآگاهی

براي ارزیابی بعدخودآگاهی از4گویه استفاده شده است که باتوجه به این تعدادگویه حدمتوسط محاسبه شده برابر12 می باشد. مقایسه میانگین بدست آمده با حد متوسط محاسبه شده نشان میدهدکه متوسط میانگین تاثیر مهارت های زندگی بر بعد خودآگاهی بالاتر از حد متوسط قرار دارد همچنین سطح معناداري به دست آمده که برابربا 00/0است نشان ازتوافق معنادارپاسخگویان دراین زمینه دارد.

 

 

 

 

جدول شماره 1:نتایج آزمونT برای تعیین سطح خودآگاهی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه



 

تعدادگویه

میانگین

سطح معناداری

آزمونT

Testvalue

(حدمتوسط)

 

 

4

12/6

0/00

1.22

12

 









ماخذ:تحلیل های پژوهشگر،1393

بعداجتماعی

دربعداجتماعی از 4 گویه براي ارزیابی رابطه بعداجتماعی با مهارت های زندگی استفاده شده است میانگین بدست آمده از بعد اجتماعی(1/13) حاکی از آن است در مقایسه با حد متوسط(12)در سطح بالاتری قرار دارد. ازطرفی سطح معناداري(00/0)به دست آمده نشان میدهدکه پاسخگویان بایکدیگرتوافق معناداري دارند(جدول شماره 2).

جدول شماره 2:نتایج آزمونT برای تعیین سطح اجتماعی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

تعیین سطح اجتماعی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

 

 

تعدادگویه

میانگین

سطح معناداری

آزمونT

Testvalue

(حدمتوسط)

 

 

4

13/1

0/00

2/64

12

 









ماخذ:تحلیل های پژوهشگر،1393

بعدجسمانی

براي ارزیابی رابطه بین تاثیر مهارت های زندگی با بعد جسمانی از4گویه استفاده شدوحدمتوسط محاسبه شده برابربا12شد.میانگین به دست آمده ازنظرات شهروندان برابر با 9/12 که در سطح بالاتر از حد متوسط (12)قرا دارد و سطح معناداری00/0 نشان ازتوافق معنادارجامعه نمونه دراین زمینه دارد.

جدول شماره 3:نتایج آزمونT برای تعیین سطح جسمانی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

تعیین سطح جسمانی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

 

 

تعدادگویه

میانگین

سطح معناداری

آزمونT

Testvalue

(حدمتوسط)

 

 

4

9/12

0/007

3

12

 









 بعدتحصیلی

براي ارزیابی رابطه بین تاثیر مهارت های زندگی با بعد تحصیلی از3گویه استفاده شدوحدمتوسط محاسبه شده برابربا9شد.میانگین به دست10.3 که در سطح بالاتر از حد متوسط (9)قرا دارد و سطح معناداری44/0 نشان توافق معنادارجامعه نمونه دراین زمینه دارد.

            جدول شماره 4:نتایج آزمونT برای تعیین سطح تحصیلی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

تعیین سطح تحصیلی در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

 

 

تعدادگویه

میانگین

سطح معناداری

آزمونT

Testvalue

(حدمتوسط)

 

 

3

10/3

0/44

5/6

9

 









ماخذ:تحلیل های پژوهشگر،1393

آزمون فریدمن[3]

از آزمون فریدمن برای بررسی یکسان بودن اولویت­بندی (رتبه­بندی) تعدادی از متغیرها توسط افراد استفاده می­شود(مومنی، 1387: 107). نتیجه حاصل از این آزمون بیان می­کند که در صورت عدم یکسان بودن رتبه­ها، هر چه قدر میانگین رتبه­ها کوچک­تر باشد، اهمیت آن متغیر بیشتر است. به منظور رتبه­بندی شاخص­ها از آزمون فریدمن استفاده شده ­است که نتایج زیر بدست آمده است:

جدول شماره5رتبه بندی شاخص ها با آزمون فریدمن در بین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه

شاخص ها

میانگین

رتبه

شاخص خودآگاهی

2.80

2

شاخص اجتماعی

2.88

3

شاخص تحصیلی

شاخص جسمانی

3

1

4

شاخص تحصیلی

1.33

1

ماخذ:تحلیل های نگارنده،1393

همانطور که در جدول شماره 5 مشاهده می شود شاخص تحصیلی با میانگین(1.33) رتبه اول را گرفته است که نشان دهنده این است که بعد تحصیلی بیشترین اهمیت را از نظردانش آموزان دختر مقطع متوسطه داشته است. جامعه آماری ما(n=20) می باشد و سطح معناداری 00/0نشان از توافق معنادار بین شاخص ها می باشد.

 

نتیجه گیری

با توجه به نتايج پژوهش حاضر در زمينه تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر عزت نفس، سازگاري اجتماعي، پيشرفتتحصيلي،زندگی مشترک وکاهش  اضطراب دانش آموزان مي توان گفت كه آموزش مهارت هاي زندگي تا حد قابل توجهي عزت نفس را افزايش داده،و موجبات سازگاري اجتماعي دانش آموزان را فراهم مي سازد، تا حدي پيشرفت تحصيلي دانش آموزان را موجب مي شود و تاثير قابل ملاحظه اي در كاهش اضطراب حالت وانتخاب های صحیح در زندگی دانش آموزان دارد..بررسي نتايج كيفي جلسات آموزشي نيز نتايج فوق را مورد تاييد قرار مي دهد، رضايت دانش آموزان از شركت در جلسات آموزشي و رغبت آنها نسبت به انجام تكاليف و فعاليت آموزشي آنان و نيز درخواست دانش آموزان مبني بر شركت آنان در جلسات آموزشي، گواه اين مطلب مي باشد.

آزمون فرضیات

" گذراندن دوره های آموزش مهارت های زندگی سازگاری زندگی اجتماعی دانش آموزان را سبب می شود."

بررسي و تحليل فرضيه فوق نشان داد كه سازگاري اجتماعی دختران مقطع متوسطه پس از- آموزش مهارت هاي زندگي- در افزايش پيدا می کند بنابراين مي توان گفت كه آموزش مهارت هاي زندگي بر افزايش سازگاري اجتماعي دانش آموزان موثر بوده است.بنابراین این فرضیه تایید می شود.

" گذراندن دوره های آموزش مهارت های زندگی سطح اضطراب حالت دانش آموزان را کاهش می دهد."

همانگونه كه يافته هاي پژوهشي فوق نشان مي دهند آموزش مهارت هاي زندگي به ويژه مهارت هاي حل مسئله بر افزايش عزت نفس موثر است. بدين ترتیب با آموزش مهارت هاي زندگي به نوجوانان سلامت رواني و جسماني در فرد افزايش پيدا مي‌كند. و اضطراب و افسردگي كاهش پيدا مي‌كند. در نتيجه منجر به افزايش عزت نفس در دانش آموزان مي شود بنابراين فرضيه پژوهش تاييد می گردد..

گذراندن دوره های آموزش مهارت های زندگی موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود."

بررسي و تحليل فرضيه فوق نشان داد كه آموزش مهارت هاي زندگي تا حدودي توانسته است بر عملكرد تحصيلي دانش آموزان تاثير بگذارد و اين بدان معناست كه آموزش مهارت هاي زندگي موجب بهتر نمودن عملكرد تحصيلي دانش آموزان مي باشد. بنابراين فرضيه پژوهش تاييد می گردد..

پیشنهادات و راهکارها

1-     برنامه آموزش مهارت هاي زندگي به عنوان روش موثر پيشگيري اوليه، جهت بهتر نمودن عملكرد تحصيلی دانش آموزان و نيز تعاملات مثبت اجتماعي به عنوان يك درس مهم و پايدار در دوره هاي مختلف تحصيلي اعم از دبستان، راهنمايي و دبيرستان تدريس شود.

2-   آموزش مهارت هاي زندگي در مدرسه توسط مشاوران مجرب و كارآزمون صورت گيرد كه خود اعتقادي به موثر بودن اين برنامه داشته باشد. و ضمناً كلاسهاي آموزش اين مهارت ها به صورت فعال و كارگاهي اداره شود تا دانش آموزان، ضمن شناخت نسبت به تاثير آموزش ها، خود با رغبت در اين جلسات آموزشي حاضر گردند.

3-     آموزش مهارت های زندگی در دانشگاهها به منظور کسب مهارتهای لازم جهت ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم.

4-     انجام پژوهش هاي مشابه در بافت هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي و ...در شهرستان هاي ديگر با موقعيت هاي مختلف جغرافيايي نيز پيشنهاد مي گردد.

5-    تلاش برای یافتن اساتید مجرب و مسلط بر آموزش مهارت های زندگی در جهت انتقال صحیح مهارت ها به دانش آموزان

 

 

امید است این پژوهش توانسته باشد قطره ای به دریای بیکران علم افزوده و انگیزه ای برای سایر پژوهشگران توانا و علاقمند ایجاد کرده باشد.



[1]نویسنده مقاله:نرگس نیکزادE.mail:ghazalenikzad@yahoo.com,

[2]One samples t-test

[3]A.Fridman Test

 

 

 

ارسال به دوستان  نسخه چاپی


نام:
پست الکترونیکی:
نظر شما:
کد امنیتی